عنوان
|
تعادل واژگانی و اهمیت آن در فهم دقیق متن (موردکاوی پنج ترجمه فارسی از خطبه های نهج البلاغه)
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
برابریابی واژگان، ترجمه خطبه های نهج البلاغه، گونه های برابری واژگانی
|
چکیده
|
یکی از مهم ترین مسائل مورد توجه در فرایند ترجمه، دستیابی به «تعادل و برابری» در ترجمه می باشد. دستیابی به برابری و تعادل در ترجمه از طریق مطالعه و بررسی جنبه های مختلفی از زبان مبدأ صورت می پذیرد و یکی از مهم ترین زمینه های مورد تحقیق و بررسی در تعادل ترجمه ای، برابری بین واژگانی است. این امر هر چند به شکل کامل در بین دو زبان مبدأ و مقصد به علّت امکانات زبانی مختلف قابل دستیابی نیست؛ اما وظیفه مترجم این است که تا آن جا که امکان دارد سعی در ارائه برابرنهادهای واژگانی دقیق نماید. یکی از شیوه های دستیابی به برابری واژگانی در فرایند ترجمه، توجه به لایه ها و آحاد مختلف معنایی واژگان و توجه به پدیده هایی همچون شمولیت معنایی و چند معنایی و همچنین توجه به بافت و موقعیت کلام می باشد. در همین راستا با تقسیم بندی برابری واژگانی به پنج قسمت، علاوه بر شناخت حوزه معنایی واژگان، می توان به ترجمه ای صحیح و برابر دست یافت. این پنج قسم عبارت اند از: برابری یک به یک، برابری یک به چند، برابری چند به یک، برابری یک به جزء و برابری یک به صفر. در این پژوهش ابتدا با تعریف برابری واژگانی و آشنایی با اقسام پنج گانه فوق، به تطبیق پنج ترجمه فارسی از خطبه های نهج البلاغه خواهیم پرداخت تا شاهد رویکرد مترجمان در زمینه تحقق برابری واژگان در ترجمه های خود باشیم. شواهد حاکی از آن است که در زمینه دستیابی به تعادل واژگانی، برخی مترجمان به خاطر عدم شناخت از لایه های معنایی مختلف واژگان و همچنین عدم آگاهی کافی از برخی مؤلفه های معنایی همچون پدیده چند معنایی، معنای مطلق و نسبی واژگان و غیره ... ، ترجمه ای نسبتا غیر دقیق ارائه نموده اند.
|
پژوهشگران
|
سیدمهدی مسبوق (نفر اول)، مرتضی قائمی (نفر دوم)، فتحی مظفری رسول (نفر سوم)
|