|
عنوان
|
تحلیلی پیکرهبنیاد بر سیر تحول مفهوم «ادب» در جامعۀ فارسیزبان ایران (1350-1390)
|
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
|
کلیدواژهها
|
ادب, استعارۀ مفهومی, دشواژه, صورتهای خطاب.
|
|
چکیده
|
یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری میشود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل میشود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل میدهد، با گذر زمان دچار تغییر میشود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی میپردازیم و سعی میکنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسیزبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده میکند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کردهاست؟» یا به عبارتی «آیا جامعۀ فارسیزبان باادبتر شدهاست؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادبتر شدهاست یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشتهاست. به منظور بررسی این مهم، بهمطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعارههای مفهوم، مجاز، دشواژهها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه میتواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب میتوان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلمهای سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامهها و مجلات) و ترانهها. نتایج پژوهش نشان میدهد که مظاهر بیادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است.
|
|
پژوهشگران
|
الهام ایزدی (نفر اول)، مهرداد مشکین فام (Mehrdad Meshkinfam) (نفر دوم)
|