مشخصات پژوهش

صفحه نخست /بررسی برخی باکتریهای جنسی ...
عنوان بررسی برخی باکتریهای جنسی درون زیست سن شکارگر Orius laevigatus (Hem.: Anthocoridae) و پارامترهای جدول زندگی روی رژیم غذایی مختلف
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها باکتری درون همزیست، سن شکارگر، اسپیروپلاسما،آنتی بیوتیک، جدول زندگی، رژیم غذایی بهینه، پرورش انبوه،
چکیده چکیده: باکتری‌های درون همزیستی اختیاری در حشرات و کنه ها بسیار گسترده هستند که به طور بالقوه بر تغذیه، تولید مثل و سایر صفات مربوط به تناسب اندام (نامانوس و مبهم) میزبان خود تأثیر می گذارند .دربرخی موارد آنها می توانند به طور قابل توجهی بر کنترل بیولوژیک تأثیرگذار باشند. سن شکارگر Orius laevigtus Fieber (Hem.: Anthocoridae) به عنوان عامل کنترل بیولوژیکی مهم برای برخی آفات به ویژه تریپس می‌باشد. در این مطالعه، وجود سه باکتری دستکاری کننده تولید مثل (Wolbachia، Spiroplasma، Cardinium) در حشرات بالغ این سن با استفاده از PCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که درون همزیست Spiroplasma با آلودگی بالا (96 درصد) و پس از آن Wolbachia (28 درصد) بود و هیچ گونه آلودگی با Cardinium مشاهده نشد. اسپیروپلاسما باکتری درون همزیست رایجی است که با میزان آلودگی بالایی در این سن شکارگر یافت شد، اما نقش آن در بیولوژی ناشناخته است. برای تعیین عملکرد بیولوژیکی اسپیروپلاسما بر روی سن شکارگر O. laevigatus با استفاده از آنتی بیوتیک، این باکتری را از حشره حذف کردیم. نتایج حاصل از آزمایش های تلاقی نشان داد که وجوداسپیروپلاسما در ماده ها باعث افزایش باروری، طول عمر بالغ و نتاج ماده این سن شکارگر می شود. همچنین بالاترین نرخ ذاتی افزایش (r)، نرخ خالص تولید مثل (R0) و نرخ ناخالص تولیدمثل (GRR) در ماده‌های آلوده برآورد شد. درک رفتار حشرات شکارگر با یا بدون باکتری همزیست ممکن است به بهبود مدیریت آفات کمک کند. دانه گرده گیاهان، جایگزین و مکمل غذایی مهمی برای تولیدمثل شکارگران مختلف از جمله سن‌های شکارگر می‌باشد. امروزه سن شکارگر O. laevigatus یک عامل مهارگر زیستی تجاری شده برای کنترل آفات گلخانه‌ای به‌ویژه تریپس غربی گل استفاده می‌شود. بدین لحاظ جدول زندگی این شکارگر، تحت تاثیر پنج رژیم غذایی شامل دانه گرده کلزا، تخم‌های Ephestia kuehniella Zeller ،Sitotroga cerealella Oliveir ، تخمE. Kuehniella + دانه گرده کلزا (چرا کلزا؟) و تخم S. cerealella + دانه گرده کلزا، در شرایط دمایی °C 1±25، رطوبت نسبی 10±55 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه داده‌ها براساس روش جدول زندگی سن- مرحله دو جنسی انجام شد. نتایج نشان داد، بیشترین میزان طول عمر 01/1±14/27 روز و تعداد تخم گذاشته شده 24/9±75/89 عدد در تغذیه با تخم بید آرد و دانه گرده کلزا محاسبه شد. بیشترین مقدار پراسنجه نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، 008/0±196/0 (ماده/ ماده/‌ روز) در تیمار تخم بیدآرد همراه با دانه گرده کلزا و کمترین در تیمار دانه گرده کلزا 017/0±016/0 (ماده/ ماده/ روز) مشاهده شد. بالاترین مقادیر نرخ خالص تولید‌‌مثل (R0) و نرخ ناخالص تولید‌مثل (GRR) به ترتیب 21/6±45/38 و 7/9±6/67 (تخم/ فرد) در تغذیه با ترکیب تخم بید آرد و دانه گرده کلزا محاسبه شد. طول دوره مراحل زیستی، نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ)، مدت زمان یک نسل (T) دارای تفاوت معنی‌دار اما نسبت جنسی فاقد تفاوت معنی‌دار آماری در تمام تیمارها بود. با توجه به تفاوت‌های آماره‌های رشد سن شکارگر O. laevigatus در تغذیه با تخم بید آرد و دانه گرده کلزا، به نظر می‌رسد این رژیم تغذیه‌ای می‌تواند گزینه مناسبی برای پرورش این شکارگر در انسکتاریوم‌ها باشد. به امید آنکه با بومی‌سازی این شکارگر بتوان در کنترل آفات گلخانه‌ای کشور قدم موثری برداشت. شرکت های زیادی در تولید انبوه این سن شکارگر فعال هستند و تولید مقرون به صرفه، نقش اساسی را ایفا می کند. هدف ما ایجاد یک رژیم غذایی مقرون به صرفه برای پرورش انبوه O. laevigatus بود، از این رو سیست میگوی آب شور Artemia urmiana (Anostraca: Artemiidae) را انتخاب کردیم که به طور طبیعی در مقادیر زیاد در دریاچه ارومیه تولید می‌شود. تحت شرایط آزمایشگاهی، اثرات سه رژیم غذایی مختلف، بر اساس تخم شب‌پره و سیست میگوی آب شور مورد مطالعه قرار گرفت: 1- تخم Ephestia kuehniella Zeller به علاوه سیست میگوی آب شور 2- تخم Sitotroga cerealella Oliveir به علاوه سیست میگوی آب شور 3- سیست میگوی آب شور به تنهایی. برای هر رژیم غذایی، ویژگی‌های بیولوژیکی و فراسنجه‌های رشد جمعیت را ثبت کردیم. نتایج نشان داد که سن پرورش یافته روی تخم بیدآرد همراه با سیست میگوی آب شور منجر به کوتاه‌ترین دوره پورگی (92/10 روز)، بالاترین میزان زادآوری (6/93 تخم) و بالاترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (16/0 ماده/ماده/روز) شد. در این مطالعه ثابت شد که رژیم غذایی ترکیبی متشکل از تخم‌ بیدآرد و سیست میگوی آب شور از نظر تغذیه‌ای نسبت به سایر غذاهای طبیعی و مصنوعی ارزان‌تر برتری دارد که نشان‌دهنده پتانسیل این رژیم مصنوعی برای پرورش انبوه O. laevigatus است. با این حال اگر تخم بیدآرد برای تولید کننده گران باشد، مخلوط تخم بید غلات همراه با سیست میگوی آب شور نیز برای پرورش انبوه این سن شکارگر سودآور است
پژوهشگران محمد خانجانی (استاد راهنما)، زلیخا میرزاخانی نافچی (دانشجو)، محمد مهرآبادی (استاد مشاور)، علیرضا سازمند (استاد مشاور)