عنوان
|
بررسی اثر تقسیم توجه و خودتنظیمی در محیط های یادگیری چند رسانه ای بر یادگیری و بار شناختی ادراک شده دانش آموزان
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
اثر تقسیم توجه، چندرسانه ای، بار شناختی، خودتنظیمی
|
چکیده
|
پیشینه و اهداف: آموزش و یادگیری بر پایه ارتباط صحیح ایجاد میشود و این ارتباط وابسته به انتخاب رسانهی مناسب است. چندرسانهایها با توجه به مزایای متعدد از رسانههای تأثیرگذار بر یادگیری است. اما در برخی موارد علی رغم وقت و هزینه بسیار برای طراحی چندرسانهایها، نتایج رضایت بخش نیست. عدم توجه به اصول طراحی آموزشی، ویژگیهای فردی یادگیرندگان، فرایندهای پردازش و یادگیری و ساختار شناختی انسان در بسیاری از موارد منجر به طراحی و تولید چندرسانههایی میشود که نه تنها اثربخش نیستند، بلکه خود مانع از یادگیری میشوند. از نظریههای تأثیرگذار بر طراحی آموزشی، نظریه بار شناختی است. در طراحیهای ضعیف مانند اثر تقسیم توجه که اطلاعات مکمل و ضروری در مجاورت یکدیگر قرار ندارند، به حافظه بار اضافی تحمیل کرده و فرایند پردازش و یادگیری را با اختلال مواجه میکند. در اثر تقسیم توجه با توجه به محدویت ظرفیت حافظه فعال، فرض بر این است که در صورتی که تصویر و متن مربوط به آن در مجاورت یکدیگر قرار گیرند، پردازش شناختی دو محتوا همزمان انجام شده و منابع شناختی بهینه مصرف می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تقسیم توجه در چندرسانهایها بر یادگیری و بار شناختی ادراک شده دانشآموزان با تعدیلگری خودتنظیمی انجام شد. روشها: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در ردیف پژوهشهای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر مدارس پایهی سوم شهر همدان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش، دبستان دخترانهی راه نور 1 با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. از میان 24 دانشآموز پایهی سوم، با استفاده از گمارش تصادفی 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل قرار داده شدند. به منظور تعیین میزان سطح خودتنظیمی دانش-آموزان از پرسشنامهی خودتنظیمی بوفارد (1995) استفاده شد. برای آموزش، از دو چندرسانهای آموزشی محقق ساخته، که شامل چندرسانهای آموزشی دارای اثر تقسیم توجه و چندرسانهای آموزشی بدون این اثر بود؛ استفاده شد. یک هفته قبل از اجرای آموزش، پیشآزمون یادگیری بر روی دانشآموزان هر دو گروه، اجرا شد. دانشآموزان هر دو گروه، در اواسط و در پایان آموزش، مقیاس بار شناختی (تلاش ذهنی) پاس (1992) را تکمیل کردند و بلافاصله در پسآزمون یادگیری شرکت کردند. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS برای ارائه آمار توصیفی (شاخصهای پراکندگی و مرکزی) و آمار استنباطی (آزمون-های کولموگروف – اسمیرنوف، ANCOVA و t مستقل) استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که گروه کنترل نسبت به گروه آزمایش ( اثر تقسیم توجه) در آزمونهای یادگیری عملکرد بهتری داشتند و بار شناختی کمتری را دریافت کرده بودند. با این حال یافتهها بیانگر این بود که خودتنظیمی نقش تعدیلکننده معناداری بر یادگیری و بار شناختی ادراکشده دانشآموزانی که تحت آموزش چندرسانهای با اثر تقسیم توجه بودند، ندارد. نتیجهگیری: چنانچه اطلاعات متنی و تصویر یکپارچه باشند، نیاز کمتری به جستجو و پردازش وجود دارد. بنابراین بار اضافی کمتری بر حافظه وارد شده و در نتیجه یادگیری را تسهیل میکند. دانش آموزان خودتنظیم بدون آموزش راهبردهای مناسب برای پردازش طرحهای غیر بهینه، امکان پردازش بهینه را ندارند، چرا که با دو نوع بار اضافی تحمیل شده بر حافظه خود مواجه هستند؛ به این معنی که اگر به دانش آموزان خود تنظیم راهبردهای مناسب برای پردازش طرح های بهینه داده شده بود، امکان پردازش بهینه را داشتند.
|
پژوهشگران
|
فاطمه کدخداوند (نفر اول)
|