عنوان
|
تحلیل شخصیت سهراب در شاهنامه براساس نظریه فردنگر آلفرد آدلر
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
شاهنامه، پهلوان سهراب، آدلر، شخصیت، نظریه روان شناختی فردی
|
چکیده
|
تحلیل آثار ادبی کالسیک به کمک نظریههای مختلف مدرن در هر حوزهای، تالشی برای رهایی این آثار از تکبعدی بودن و جنبۀ کارایی بخشیدن به آنها در مواجهه با دیدگاههای جدید مطالعاتی بینرشتهای است. در این پژوهش سعی شده شخصیت سهراب از پهلوانان ایرانی در شاهنامۀ فردوسی بر اساس نظریۀ روانشناختی فردی آلفرد آدلر در قالب اصول هفتگانه شامل اصل حقارت، اصل برتریجویی، اصل ترتیب تولد، اصل خودآگاهی، اصل عالقۀ اجتماعی، اصل غایتگری و اصل خویشتن خالق )نیروی خالق( و چند کمّیت مهم دیگر این نظریه، بررسی شود. »شخصیت« در ادبیات عنصر اصلی هر داستان و مجموعهای از ویژگیهای رفتاری و کفتاری فرد است که قصه را پیش میبرد. در روانشناسی، شخصی عامل تعیینکننده واکنشهای فرد، در موقعیتهای مختلف است. »شاهنامه« اثر ارزشمندی در حوزه ادب فارسی، از جمله آثاری است که تعدد شخصیت دارد و این امکان را ایجاد میکند که بتوان هریک از شخصیتها را با روشها و نظریههای مختلف دانش شخصیتشناسی تحلیل کرد. در این میان »پهلوان سهراب« شاهنامه درگیر موقعیت مختلف و بیشماری میشود که این امر فرصت مناسبی برای بروز درونیات و آشکارکردن شخصیت آن است. این پژوهش به روش تحلیل کیفی و بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی در پی تحلیل شخصیت آن رخ میدهد، بر آمده است که از مهمترین نتایج آن میتوان به باالبودن عالقۀ اجتماعی، که یکی از دو اصل بنیادین نظریۀ آدلر است، در شخصیت سهراب اشاره کرد.
|
پژوهشگران
|
دکتر لیلا هاشمیان (استاد راهنما)، علیرضا مظفرقدیرلی (دانشجو)، محمد طاهری (استاد مشاور)
|