عنوان
|
تدوین مدل عملیاتی اشتغال مددجویان و معلولان تحت پوشش بهزیستی استان همدان براساس ویژگیهای جسمی (با تأکید بر محصولات دانش بنیان)
|
نوع پژوهش
|
طرح پژوهشی خاتمه یافته
|
کلیدواژهها
|
اشتغال پایدار ، موفقیت حرفه ای مددجویان، اشتغال ناقص مددجویان، اشتغال حمایت شده، شرکت های دانش بنیان، سازمان بهزیستی.
|
چکیده
|
امروزه، یکی از مسائل بسیار مهم جامعه ایران، اشتغال میباشد و یافتن شغل برای بسیاری از افراد مقدور نیست. این امر به ویژه برای گروههای خاصی همچون معلولان که برخی ویژگیهای جسمانی آنها ممکن است تداعی کننده محدودیت باشد، مضاعف خواهد بود. در حالی که ناتوانی جسمی ممکن است چالشهای عمدهای در کسب اشتغال به همراه داشته باشد، راه های زیادی وجود دارد که افراد معلول و یا ناتوان جسمی میتوانند از طریق آن به شغل مناسب دست یابند. یکی از این مسیرهای ایجاد اشتغال برای مددجویان و معلولان، استفاده از شرکت های دانش بنیان می باشد. در واقع، با توجه به اهمیت این شرکتها در ایجاد اشتغال، میتوان گفت که امروزه پایدارترین اقتصادها در جهان، مربوط به اقتصادهای دانش محور است. به عبارت دیگر، شکلگیری و توسعه اقتصاد دانشبنیان در عصر پرشتاب کنونی به اشتغال پایدار کمک فراوانی خواهد کرد. بنابراین، چگونگی پیادهسازی آن در سازمانها نیازی است که بسیاری از کشورها در حال حاضر به دنبال بررسی آن هستند. با توجه به اهمیت اشتغال مددجویان و معلولان در سازمان بهزیستی همدان، این سازمان نیز درصدد بررسی راهکارهای ایجاد اشتغال به ویژه از مسیر شرکت های دانش بنیان می باشد. اما قبل از اینکه این راهکارها شناسایی گردد، ابتدا ضروری است که وضعیت اشتغال مددجویان و معلولان تحت پوشش، از ابعاد مختلف مورد آسیب شناسی قرار گیرد تا پس از شناسایی عوامل و موانع تاثیرگذار بر اشتغال این افراد، بتوان مدل عملیاتی مناسب با آن را ارائه نمود. با توجه به اینکه، علیرغم وجود ظرفیتهای بالا و متنوع اشتغال در حوزههای مختلف در استان همدان، پژوهش خاصی که به تبیین یا طراحی الگوی اشتغالزایی معلولان بر اساس این ظرفیتها پرداخته باشد در دسترس نیست، پژوهش حاضر در صدد است با شناسایی عوامل و موانع تاثیر گذار بر اشتغال مددجویان و معلولان تحت پوشش بهزیستی استان همدان، به مدل یا مدلهای عملیاتی مبتنی بر محصولات دانش بنیان دست یابد تا از این طریق ضمن پایدار سازی شغل ایجاد شده برای آنها، فرصتی را فراهم نماید تا آنها نیز بتوانند سهمی در ارتقاء بهره وری و رشد اقتصادی استان داشته باشند. لذا، برای دستیابی به این هدف، در تحقیق حاضر از روش ترکیبی لانهای (کمی در درون کیفی) استفاده شده است. در واقع، در بخش کمی سعی شده است با استفاده از روش «تحلیل ثانویه» داده های مرتبط با مددجویان و معلولان تحت پوشش مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان از طریق دستیابی به یک نیم رخ اولیه، زمینه مطالعه عمیق وضعیت اشتغال آنها را فراهم نمود. در بخش کیفی نیز، با استفاده از روش کیفی گروه های کانونی، سعی شده است سه گروه شامل؛ 1- مددجویان و معلولان تحت پوشش بهزیستی استان همدان، 2- مدیران اجرایی و کارشناسانی که به طور عملی با مددجویان و معلولان درگیر بوده و تعامل دارند و 3- صاحبان شرکتهای دانش بنیان و کارفرمایانی که به صورت بالقوه توانایی اشتغال زایی مددجویان و معلولان را دارا میباشند، مورد مصاحبه گروهی قرار گیرند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ا از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. پس از واکاوی مصاحبه و تجزیه و تحلیل آنها، در مجموع 41 مضمون فرعی، 10 مضمون اصلی و در آخر 3 تم نهایی و پایه به شرح زیر مشخص گردید: 1- موفقیت حرفه ای مددجویان( عوامل مهارتی، حمایتی، زیربنایی و حقوقی و قانونی)، 2- اشتغال ناقص مددجویان (عوامل مادی، اداری و فردی) و 3- اشتغال حمایت شده (اقتصادی – مالی، مهارت و آموزش و حمایت سازمانی). نتایج پژوهش نشان داد برای توانمندسازی مددجویان اجتماعی و توانبخشی نیاز به بهره گیری از یک الگوی علی مثلثی در راستای ایجاد اشتغال پایدار میباشد که در این الگو، اضلاع سه گانه سازمان بهزیستی، شرکت های دانش بنیان و مددجویان و معلولان تحت پوشش می باشند. به عبارت دیگر، سازمان بهزیستی به عنوان تعیین کننده اصلی باید بتواند از طریق تشکیل اتاق فکر(متشکل از صاحب نظران تئوریکی و عملی)، قبل از هر چیز از یک طرف، با بررسی و مطالعه دادههای مربوط به تعداد مددجویان و معلولان و نوع معلولیت آنان و همچنین، میزان مهارت و استعداد و توانایی آنها، دست به شناسایی، غربال گری و نوع شناسی بزند. از طرف دیگر، از طریق بررسی دادهها و اطلاعات مربوط به تعداد شرکت های دانش بنیان فعال در استان و همچنین، بررسی نوع و ماهیت عملکرد آنها، غربال گری خاصی را نیز در این حوزه داشته باشد. در مرحله بعد با دستیابی به شناخت کامل مددجویان و شرکت های دانش بنیان در سطح استان، بایستی بتواند فرصت های اشتغال در این شرکت ها را متناسب با استعداد و توانایی مددجویان و معلولان مشخص نموده و در راستای ایجاد اشتغال پایدار، با کمک گرفتن از موسسات آموزشی مختلف، آموزش لازم هم برای مددجویان و هم برای صاحبان شرکت های دانش بنیان ارائه نموده و از این طریق اعتماد سازی لازم را بین خود و شرکت های دانش بنیان و مددجویان ایجاد نماید تا موجب شکل گیری اشتغال پایدار گردد. در مرحله آخر نیز سازمان بهزیستی باید مکانیسم های کنترلی و نظارتی خود را به شدت فعال نموده و مدام فرایند اشتغال زایی را تحت کنترل خود داشته باشد تا جلوی سوء استفاده های احتمالی هم از جانب شرکتهای دانش بنیان و هم از جانب مددجویان گرفته شود.
|
پژوهشگران
|
محمد مبارکی (مجری)
|