عنوان
|
فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
خلافت عباسی، خلافت فاطمی، سیاست، علم، بغداد، فلسفه، فارابی
|
چکیده
|
فلسفه فارابی بهدقیقترین معنای واژه، فلسفهای مسئلهمحور و اینجهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بیارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی میداند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان میداند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسانشناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالیترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینههای انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راهحل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راهحلهای تکسویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش میشود ضمن واکاوی این زمینهها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحرانهای زمانه، این سنخ از اندیشیدن را بهعنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که همزمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت میشناسد.
|
پژوهشگران
|
علی اصغر مروت (نفر اول)، رضا ماحوزی (نفر دوم)
|