عنوان
|
طراحی و اعتباریابی الگوی مدیریت بهینه مصرف انرژی (آب، برق و گاز) در ادارات و مدارس استان همدان
|
نوع پژوهش
|
طرح پژوهشی خاتمه یافته
|
کلیدواژهها
|
مصرف بهینه انرژی، مدارس، تمایل به مصرف بهینه انرژی، رفتار مصرف بهینه انرژی
|
چکیده
|
مدارس یکی از مهمترین مصرف کنندگان انرژی در کشور هستند، کمینه سازی مصرف انرژی در این بخش ها میتواند اثرات چشمگیری در کاهش مصرف انرژی در کشور داشته باشند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی رفتار مصرف بهینه انرژی در مدارس متوسطه استان همدان انجام گرفت. پژوهش حاضر بر مبنای هدف مطالعه، از نوع پژوهشهای کاربردی است. این پژوهش از پارادایم ترکیبی کیفی-کمی (Mixed Method) در راستای رسیدن به اهداف تحقیق بهره گرفت و در بخش کمی و کیفی اجرا شد. جامعهی آماری این پژوهش در بخش کیفی کارشناسان اداره آب،گاز و برق استان همدان بودند که از نظر تحصیلات آکادمیک و تجربه کاری شرایط همکاری در این پژوهش را دارا بودند. جامعه آماری بخش کمی پژوهش حاضر کارکنان سازمان آموزش و پرورش و دانشآموزان مدارس متوسطه استان همدان بودند .در این پژوهش از نمونهگیری طبقهای نسبی استفاده شد. طبقات شامل جنسیت افراد، مقطع تحصیلی و سطح برخورداری مدارس بود. با توجه به متغیرهای پنهانی و متغیرهای قابل اندازهگیری تحقیق که حدود 40 گویه یا سوال بود، حجم نمونه این تحقیق در بخش کارکنان آموزش و پرورش 196 نفر بود و در بخش دانش آموزان 300 نفر بود. روش اصلی جمعآوری بخش کیفی در این پژوهش، مصاحبههای نیمه ساختارمند بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محققساخته بودکه بر مبنای مرور تئوریهای رفتاری و منابع پیشین مرتبط با مصرف انرژی تدوین میگردد. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه CVR و CVI، که جزء مرسومترین روشهای سنجش روایی است، انجام شده و از خبرگان حوزه رفتارهای مصرف انرژی در زمینه محتوای پرسشنامه و میزان مرتبط بودن گویهها نظرخواهی شد. بر اساس میزان CVR و CVI روایی محتوایی ابزار پژوهش مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. که برای هریک از بخش های پرسشنامه بالاتر از 80/0 بود. برای تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها از روش تجزیه و تحلیل تم که در پژوهش های کیفی کاربرد دارد استفاده شد. در این پژوهش، برای تحلیل داده های به دست آمده از نمونه ها هم از روش های آمار توصیفی و هم از روش های آمار استنباطی استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. شایان ذکر است که جهت وارد نمودن و تجزیه و تحلیل مقدماتی داده ها از نرم افزار IBMSPSS27 و برای مدل یابی از نرم افزار SMART PLS 4 استفاده شد. بر اساس نتایج بخش کیفی میتوان گفت مدیریت بهینه مصرف انرژی در ادارات و مدارس به وابستگی چهار عامل اصلی دارد. عوامل درون سازمانی شامل دانش انرژی، نگرش به انرژی، آگاهی از پیامدها، درک ارزشها، اعتقاد به اثربخشی رفتار، احساس مسئولیت، تمایل به رفتار مصرف بهینه و رفتار مصرف بهینه هستند. عوامل برون سازمانی شامل آموزش و تبلیغات، هنجارهای اجتماعی، کیفیت تجهیزات و سیاستها و مقررات میباشند. همچنین، اهداف شناختی شامل افزایش دانش و فرهنگسازی است و اهداف رفتاری شامل بهبود الگوی مصرف میباشند. تحلیل ساختاری عوامل پیشبینیکننده رفتار مصرف انرژی کارکنان سازمان آموزش و پرورش نشان داد متغیرهای عوامل بیرونی ، پایگاه اجتماعی و عوامل مشخصه ذهنی فردی به ترتیب با 21/0، 17/0 و 15/0 بیشترین تاثیر را بر تمایل به مصرف بهینه انرژی داشتند. همچنین عوامل مشخص فردی، تمایل به مصرف بهینه انرژی،عوامل بیرونی و پایگاه اجتماعی به ترتیب با 0/31، 0/26، 0/21 و 0/12 بیشترین تاثیر بر رفتار مصرف بهنیه انرژی داشتند و 40درصد تغییرات مصرف بهینه انرژی را تبیین نمودند. نتایج تحلیل ساختاری عوامل پیشبینیکننده رفتار مصرف انرژی دانش آموزان متغیرهای پایگاه اجتماعی دانش آموزان، عوامل مشخصه فردی، تمایل به مصرف بهینه انرژی و عوامل بیرونی به ترتیب با 0/541، 0/256، 0/165 و 0/127 دارای بالاترین تاثیر بر رفتار مصرف بهینه انرژی داشتند.این متغیرها جمعا 64/5 درصد از تغییرات رفتار مصرف بهینه انرژی در مدارس را تبیین نمودند.
|
پژوهشگران
|
یاسر محمدی (مجری)، فرشته عواطفی اکمل (همکار)
|