عنوان
|
تحلیل ساختار داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم بر اساس نظریه کلود برمون
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده کنفرانسی
|
کلیدواژهها
|
روایت شناسی ساختارگرا، کلود برمون، قرآن کریم، داستان یوسف (ع)، ساختار.
|
چکیده
|
چکیده بررسی و تحلیل متون روایی با رویکردهای مختلفی امکا نپذیر است. روایت شناسی ساختارگرا در شمار این رویکردهاست که به همت نظریه پردازان علم روایت شناسی در قرن بیستم رشد و تکامل یافت. کلود برمون روایت شناس ساختارگرای فرانسوی از جمله آنهاست که نظریه ای درباره ساختار روایت ارائه نموده است. کارکردهای سه گانه: استعداد، فرآیند و نتیجه و نیز انواع توالی زنجیره ای، انضمامی و پیوندی جزء مهم ترین مولفه های نظریه او محسوب می شوند. در پژوهش حاضر ساختار داستان یوسف (ع) در قرآن کریم با روش توصیفی ــ تحلیلی بر اساس نظریه کلود برمون مورد تحلیل واقع شده است. این پژوهش از این جهت حائز اهمیت است که در آن ساختار داستان قرآنی یاد شده بر اساس همه مولفه های نظریه مذکور قابل تحلیل است؛ بنابراین پژوهشی ارزشمند در حوزه روایت شناسی است که به عنوان یک الگو برای پژوهشگران راهگشا خواهد بود. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ساختار داستان یوسف (ع) متشکل از دو توالی و هر دو توالی دربردارنده سه کارکرد استعداد، فرآیند و نتیجه است که آن سه کارکرد در شش عنصر پیرنگ متجلی شده اند. علاوه بر این ساختار داستان در برگیرنده توالی زنجیره ای، انضمامی و پیوندی است به دلیل اینکه بر مبنای توالی زنجیره ای، کنش ها و واکنش ها سلسله وار تا به سرانجام رساندن داستان به وسیله قهرمان ادامه یافته و بر مبنای توالی انضمامی، توالی دوم در درون توالی اول قرارگرفته و بر مبنای توالی پیوندی داستان با کنش ضد قهرمان غیر متعادل شده و با کنش قهرمان به تعادل رسیده است.
|
پژوهشگران
|
معصومه عاشوریان (نفر اول)، زهرا افضلی (نفر دوم)
|