چکیده
|
دموکراسی های اسکاندیناوی را به عنوان دموکراسی های اجماعی می شناسند؛ دموکراسی-هایی که بر پایه توافق بین احزاب و نیروهای سیاسی اداره می شوند، عموما تصور می شود که سیستم های سیاسی بر پایه اجماع کامل بین تمام احزاب صورت می گیرد. بنابراین پاسخ نخست این سوال کلیدی که «آیا دموکراسی در اسکاندیناوی اجماعی، اکثریتی یا ترکیبی است؟» برای مخاطب فارسی زبان، این است که آری این دموکراسی ها، اجماعی هستند!. این پاسخ طبیعتا این دموکراسی ها را «دموکراسی های تمام معنا» و الگوی این نوع از دموکراسی را نیز «الگوی اجماعی دموکراسی» بر می شمارد. این در حالی است که وقتی به سراغ ساختار و رفتار قدرت در اسکاندیناوی می رویم، این مفروض، بیشتر به چالش کشیده می شود و مدلی متمایز از این منطقه، بازنمایی می شود. حتی برخی معتقدند که صحبت از «مدل» نیز در خصوص نوع دموکراسی اسکاندیناوی، استثناپندارانه است؛ بدین معنی که «مدل»، پنج دولت نوردیک و سه کشور اصلی اسکاندیناوی را «مشابه» قلمداد می کند، حال آن که تمایزها بین این دولت، دموکراسی، احزاب، نقش اپوزوسیون، سیستم های قانون گذاری، سیستم های اجرایی و ... ، به قدری هست که نتوان آن ها را «مدل» دانست. برداشت من این است که اگر با جهت-گیری نویسنده کتاب پیش برویم، کمتر در این معما درگیر خواهیم شد، بنابراین «اگرچه دموکراسی اسکاندیناوی را می توان یک مدل قلمداد کرد، با این حال اصراری برای «مدل» نامیدن نوع دموکراسی در اسکاندیناوی وجود ندارد».
|