چکیده
|
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل بازگشت مجدد مددجویان به چرخه حمایت بهزیستی استان همدان انجام شد. روش انجام این پژوهش، ترکیبی از روش های کیفی و کمّی بود. جامعه آماری پژوهش را سه گروه تشکیل دادند: مددجویان بازگشت کرده و بدون بازگشت بهزیستی استان همدان، متخصصین و کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی استان همدان، و مسوولین و دست اندرکاران سازمان بهزیستی استان همدان. در پژوهش، با توجه به شرایط با 4 جامعه شناس، 3 روانشناس، 6 مسوول، و 20 مددجوی بهزیستی مصاحبه انجام شد. همچنین برای مقایسه مددجویان موفق و ناموفق، 99 مددجو (50 ناموفق و 49 موفق) پرسشنامه پژوهشی را تکمیل نمودند. در این پژوهش ترکیبی، داده ها از دو راه مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شدند. روایی محتوایی پرسشنامه پژوهش گرساخته با استفاده از نظر متخصصان مناسب ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی این پژوهش به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و پس از دسته بندی بصورت جدول توزیع فراوانی ارایه شدند. داده های پرسشنامه نیز با جداول توزیع فراوانی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای انجام این پژوهش، نخست بخش کیفی با کمک مصاحبه انجام شد. برای این منظور، مصاحبه هایی با مددجویان بازگشت کرده درباره علل بازگشت به چرخه حمایت، و نیز با مددجویان بازگشت نکرده درباره عوامل موفقیت آنان در بازگشت نکردن به این چرخه انجام شد. در مرحله بعد یافته های بدست آمده از این مصاحبه-ها با کمک مدیران و کارشناسان بهزیستی، و نیز متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند، و نیز موارد مورد نظر آنان نیز گردآوری شدند. در ادامه، عوامل بدست آمده از این سه منبع (مددجویان، مسوولین، و متخصصان) در قالب یک پرسشنامه گردآمده و بر روی گروه بزرگتری از مددجویان بازگشت کرده و بدون بازگشت برای انجام مطالعه تطبیقی اجرا شد. حجم این بخش با توجه به حجم جامعه آماری 100 تن بودند. مهمترین دلایل بازگشت مددجویان به چرخه حمایت از دیدگاه خودشان به ترتیب عبارتند از: مشکلات اقتصادی، بیکاری، نداشتن حامی، نداشتن مهارت، و بی مسوولیتی. همچنین، مسوولین بهزیستی، همانند متخصصان روانشناسی و جامعه شناسی مشکلات اقتصادی، توانمند نبودن مددجویان، و نداشتن حامی را مهمترین دلایل بازگشت مجدد مددجویان به چرخه حمایت بهزیستی می دانند. رویهمرفته، با مقایسه یافته های سه گروه یاد شده می توان
|