مشخصات پژوهش

عنوان	بررسی تحلیلی اشعار مهدی اخوان ثالث بر اساس نظریۀ مکتب فرانکفورت
نوع پژوهش	پایان نامه
کلیدواژه‌ها	مهدی اخوان ثالث، فرانکفورت، نظریه انتقادی.
چکیده	مکتب فرانکفورت یا نظریه انتقادی فرانکفورت توسط مارکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان گذاری شد. این مکتب بخشی از یک جنبش فکری برآمده از شرایط خاصی است که در پی تعابیر مجدد از دیدگاه مارکس دربارۀ جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعه مدرن و نظام های گوناگون آن می باشد.از جمله مهم ترین مولفه ها مکتب فرانکفورت می توان به: فردیت، صنعت فرهنگ، جامعه ای توده ای، سلطه، ایدئولوژی و مشروع سازی اشاره کرد که نگارنده در این نوشتار بر آن است با تکیه بر این نظریه ضمن معرفی آن به بحث و بررسی دو اثر «از این اوستا» و «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث بپردازد. اخوان شاعری است که با اجتماع و به همراه جامعه بوده است لذا درونمایه های شعری او که نتیجه برانگیخته شدن عواطف وی هستند در اکثر موارد همراه با انتقاد مطرح می شود. وی در بسیاری موارد و با اشکال متفاوت و گوناگون اعتراض خودش را نسبت به اربابان قدرت و صاحبان حکومت ابراز می دارد و مخالفت خود را نشان می دهد و برای برهم زدن افکاری که نظام حاکم به تبلیغ آن می پرداخت به طرح اندیشه های معارض . البته انتقادی روی می آورد. شعر او علاوه بر معنا و مضمون انقلابی اش بیشتر به علت انعکاس محتوا در شکل و زبان خاص خود انقلابی است. نگاه نقادانه و اعتراض گونه در شعر اخوان به صورت های مختلف نمود و بروز پیدا کرده است، اما اساسا چون او زاده و زیسته اجتماع است، بیش از همه به وضعیت جامعه پرداخته و عمدتا با آن سر ناسازگاری داشته است و نسبت به واقعیت های جامعه چون سلطه، استعمار، استبداد، بی عدالتی ، عدم آزادی به صورت کاملا ایدئولوژیک و طبق نظریه انتقادی فرانکفورت واکنش نشان داده است.
پژوهشگران	مجید منصوری (استاد راهنما)، مسعود شیرزاده (دانشجو)