|
عنوان
|
بررسی علل و زمینه های دلباختگی در منظومه های عاشقانه بر اساس نظریات اریک فروم و رابرت جی.استرنبرگ
|
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
|
کلیدواژه‌ها
|
عشق، منظومه های عاشقانه، استرنبرگ، قصه عشق، قصه ایثار
|
|
چکیده
|
در این جستار نظریۀ قصۀ عشق از استرنبرگ با منظومه های عاشقانه به صورت تطبیقی بررسی شده است. استرنبرگ عشق را به قصه همانند می کند. از نظر او هرکسی در زندگی خود یک داستان ذهنی را دنبال می کند و ممکن است این قصه ها در هر فردی به چند دسته مختلف تقسیم شود. او عشق ورزی هر فردی را مانند کتابی می داند که از بن مایه های مختلفی برخوردار است و قصه های عشق هر شخصی با دیگری شباهت ها و تفاوت هایی را دارد و انسان اگر بخواهد با همسر خود به خوشبختی برسد باید در قصه های عشق، بیشترین شباهت را داشته باشند. او در هرکدام از قصه ها برای زوجین، نقشی را تعیین می کند و باید هرکدام از زوجین در نقش ها نیز با یکدیگر مطابقت داشته باشند. او پنج دسته کلی برای کل نظریه خود ترسیم می کند و درمجموع بیست وپنج قصه عشق را طراحی می کند. در این جستار پنج منظومه انتخاب شده است که ازاین قرار است: لیلی و مجنون نظامی، خسرو و شیرین نظامی، ویس ورامین فخرالدین اسعد گرگانی، جمشیدوخورشید سلمان ساوجی و بیژن ومنیژه فردوسی. تمام روش های دل باختگی و عشق ورزی بر اساس نظریه استرنبرگ موردبررسی قرارگرفته است. قصۀ عشق استرنبرگ مطابقت زیادی با روش های عشق بازی و عشق ورزی در منظومه های منتخب را دارد. در تحقیق به عمل آمده از بیست وپنج قصه عشق مطرح شده از سوی استرنبرگ، پانزده قصۀ عشق با منظومه های منتخب، مطابقت کامل دارد. هیچ کدام از منظومه های عاشقانه و شخصیت های داستانی در داستان های موردبررسی وجود ندارد که از انواع قصه های عشق استرنبرگ بهره نبرد. در بعضی از موارد، همچون قصه ایثار و هنر از تعدد آماری و شاهد مثال های زیادی برخوردار هستند و در بعضی از قصه های عشق همچون قصۀ خیال یا آشپزی از تعدد آماری و شاهد مثال های کمتری نسبت به سایر قصه ها برخوردار هستند.
|
|
پژوهشگران
|
مجید منصوری (استاد راهنما)، حسین محققی (دانشجو)، نجمه نظری (استاد مشاور)
|