عنوان
|
آزمون پذیری نظریۀ انقلاب جک گلدستون با انقلاب های تونس، مصر
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
انقلاب تونس ،انقلاب مصر ، نظریه جک گلدستون ، الگوی فرایندی
|
چکیده
|
ارزیابی تحولات انقلابی کشورهای جهان اسلام بر مبنای نظریه های مختلفی که پیرامون انقلاب ارائه شده، از موضوعات مهم و درخور توجه برای پژوهش است. مقاله با استفاده از نظریه جک گلدستون به عنوان یکی از نظریه های انقلاب، به ارزیابی میزان تطبیق این نظریه با انقلابهای مذکور در جهان اسلام می پردازد. هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سوال است که، چه میزان انقلابهای تونس و مصر با نظریه گلدستون با عنوان "الگوی فرایندی انقلاب" تطابق دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو انقلاب با مشخصه های مشترک شامل: اعتراضات و بسیج مردمی، ضعف دولت، فشارهای بین المللی، ائتلافها و مناقشات، ایدئولوژی و ملی گرایی، تطابق دارد اما با بخش تضاد نخبگان و جنگ و حکومت ترور تطابق ندارد. همچنین در بخش دستاوردهای انقلاب به نظر می رسد که این انقلاب ها هیچ دولت قوی بعد از انقلاب برسر کار نیامد و غرور ملی شکل نگرفت. اما هر دو انقلاب با مشکلات سیاسی، اقتصادی و نابرابری زیادی مواجه شدند.
|
پژوهشگران
|
محمدجواد هراتی (نفر اول)، سعیده سلطانی مقدم (نفر دوم)
|