عنوان
|
بررسی و تبیین زبان غنایی در شاه نامه ی فردوسی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
شاهنامه فردوسی، زبان غنایی، داستان عاشقانه، ویژگی داستان
|
چکیده
|
شکل گیری هر زبانی با گزینش واژه ها آغاز می شود زیرا واژه اصلی ترین عنصر سازنده ی زبان و شعر و همچنین بیان کننده ی عاطفه و احساس شاعر است. قرارگیری واژگان غنایی در یک اثر حماسی مفهوم جدیدی پدید می آورد که از آن به عنوان«زبان غنایی در حماسه» نام برده می شود. وجود عنصر غنا در حماسه، از دیدگاه انواع ادبی آمیزه ای از نوع غنایی و حماسی است و این موضوع از نظر تلفیق این دو نوع ادبی مهم قابل توجه است. در این پژوهش کوشش شده است ساختار و ویژگی های داستان های عاشقانه در شاهنامه مورد بررسی قرارگیرد و داستان های برگزیده از نظر زبان غنایی واکاوی شوند. با توجه به نتایجی که با مطالعه بیت ها در داستان های مورد نظر به دست آمد، می توان داستان های عاشقانه ی حماسی را نوعی ادب فرعی و جداگانه در نظر گرفت که در مرز دو قلمرو ادب غنایی و حماسی در نوسان است. در ادب غنایی ای که منِ هنرمند و راوی، ضمیر اول شخص مفرد و این «من» نماینده ی احساسات مختلف است و به همین دلیل هنرمندان در برخورد با موضوعی واحد، واکنش های متفاوت اما متناسب با فضای اثر از خود نشان می دهند. همچنین نویسنده و شاعر در ادب غنایی امیال و آرزوهای خود را در مواقع مناسب در قصه دخالت می دهد. در ادب حماسی که شاعر معمولا در داستان تصرف نمی کند، از دلاوری و شجاعت سخن می گوید و احساس و عاطفه خود را کمتر بروز می دهد. حال یافتن ویژگی هایی از ادب غنایی در یک اثر حماسی در حوزه ی آرایه هایی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و اغراق و در کنار این ها نمونه هایی از صفات غنایی، ما را به نتایجی می رساند تا به پرسش هایی که این نوشتار بر مبنای آن ها شکل گرفته، پاسخ دهند.
|
پژوهشگران
|
علی محمدی (استاد راهنما)، ملیحه موسیوند (دانشجو)
|