عنوان
|
جهان های ممکن ساخت شرطی در زبان فارسی معاصر
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده در مجلات علمی
|
کلیدواژهها
|
جملۀ شرطی، بند شرط، کلمۀ شرطی، جهان ممکن، شرطی باز
|
چکیده
|
جملۀ شرطی جمله ای مرکب است که از دو بند شرط و جزای شرط تشکیل شده است. هدف ما در این پژوهش بررسی جمله های شرطی زبان فارسی معاصر براساس رده شناسی دکلرک و رید (2001) است. براساس این رده شناسی معنایی، جهان ممکن بند شرط به دو دستۀ حقیقی و نظری تقسیم می شود. جهان ممکن نظری می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار نوع بسته، باز، غیرقطعی و ضدحقیقی تقسیم می شود. در تحقیق حاضر تلاش می شود این انواع با توجه به پیکره ای بالغ بر 286 جملۀ شرطی که از 10 کتاب داستانی معاصر استخراج شده است، مورد بررسی قرار گیرد و بسامد وقوع هر یک به تفکیک مشخص شود. تحلیل جمله های شرطی فارسی نشان می دهد که ساخت شرطی فارسی با رده شناسی مذکور مطابقت دارد و جهان ممکن نظری باز، بالاترین بسامد وقوع را دارد و جهان های ممکن خنثی، بسته، حقیقی، غیرقطعی و ضدحقیقی به ترتیب بیشترین بسامد را بعد از جهان ممکن باز به خود اختصاص داده اند. بالاتر بودن بسامد وقوع جهان ممکن باز از آنجا نشأت می گیرد که در این جهان ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی دربارۀ وقوع آن وجود ندارد و این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین تطابق را دارد. همچنین این تحقیق نشان می دهد که علاوه بر کلمات ربط شرطی معمول مانند «اگر، اگه، به شرطی که، والاّ، وگرنه و حتی اگر، که، تا و چنانچه» کلمات ربط دیگری مانند «چه...چه؛ همچین که، وقتی که، به مجرداینکه، حالاکه، فرضاً، ولو، وقتی، آنگاه که، هروقت، همین که» نیز در نقش کلمۀ ربط شرطی بکار می روند.
|
پژوهشگران
|
سیده عاطفه بقایی (نفر اول)، مهرداد نغزگوی کهن (نفر دوم)
|