چکیده
|
ابن سینا حکیم مسلمانی است که در صدد تبیین اصول اسلامی با زبان فلسفی است. اخلاق از شاخه های حکمت عملی است که مبانی نظری آن در حکمت نظری و در علم «ما قبل الطبیعه » بررسی می شود. از این رو فصول نخست کتاب سوم « الاشارات و التنبیهات » به این مبانی اختصاص داده تا در نمط هشتم به مرحله اخلاق رسیده و بهجت و سعادت معنی یابد و فصل دهم کتاب « الشفا ء» مبدء و معاد نامیده شده است . ابن سینا در آثار فلسفی خود نظامی را پایه ریزی نموده که ، از وجود و علل آن، آغاز شده تا به اثبات محکماتی چون توحید، صفات الهی، نبوت، معاد، امامت و حکومت دینی رسیده تا با تکیه بر این اصول، حکمت عملی استوار گردد که در آن وظایف فرد نسبت به اصلاح خود، خانواده و جامعه مشخص گردد. تبیین مسأله معاد به عنوان پشتوانه ای برای داشتن زندگی اخلاق مدار با توجه به مبانی آن چون شناخت روح انسانی و نحوه تعاملش با جسم، معنای مرگ و حشر و نشر و عذاب و نعیم اخروی، شناخت معاد جسمانی و روحانی، از نظر ابن سینا از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا ضامن اصلاح امور دین و دنیای مردم است و بدون آن ضمانت اجرایی ندارد. چراکه اغلب مردم به دنبال جلب منفعت و دفع ضرر هستند و اگر اعتقاد به معاد در جان آنها رسوخ نکرده باشد به دنبال منافع آنی خواهند بود و از انجام وظایف باز می مانند. ابن سینا با بیان علت توجه به معاد جسمانی در متون دینی، باور به مرگ و معاد را پشتوانه اخلاق دانسته و اثرات و نتایج آن را تبیین می کند. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادین و نظری است و شیوه تحقیق، تحلیلی-توصیفی است و با مراجعه به منابع کتابخانه ای انجام خواهد گرفت تا با تبیین مبانی معاد و ذکر براهین و اوصاف آن از منظر بو علی سینا، تاثیر آن را بر زندگی اخلاق مدار توضیح دهد.
|