عنوان
|
مطالعه ابعاد حقوقی طلاق عاطفی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
طلاق، طلاق عاطفی زوجین، ابعاد حقوقی، سوءمعاشرت، عسر و حرج.
|
چکیده
|
طلاق عاطفی به عنوان آسیبی فراگیر و رو به گسترش بیانگر رابطه زناشویی رو به زوالی است که آثار زیان بار آن در خانواده به جامعه نیز تسری می یابد. این مساله از دیدگاه روانشناسی و جامعه شناسی بارها مورد بررسی قرار گرفته است و در تحقیق پیش روی با بررسی قوانین ایران، کتب و مقالات علمی، ابعاد حقوقی این پدیده نیز مطالعه گردیده است. طلاق عاطفی، در کنار ماده 1103 قانون مدنی و بر مبنای سوءمعاشرت و نشوز زوجین تفسیر می گردد و با الهام از مواد بعدی آن می توان به آثار حقوقی طلاق عاطفی دست یافت. زوجی که با استناد به جدایی عاطفی از پرداخت نفقه استنکاف می ورزد، به پرداخت نفقه الزام می گردد و در صورت عدم پرداخت آن، زوجه می تواند تقاضای طلاق نماید و حتی برای شوهر مستنکف، ضمانت اجرای حبس نیز وجود دارد مگر درصورتی که بتواند نشوز زن را اثبات نماید و تحقق طلاق عاطفی را از مصادیق سوءمعاشرت و عدم تمکین زن قلمداد نماید. از سوی دیگر اگرچه زوج اختیار طلاق یکطرفه را داراست اما با اثبات سوءمعاشرت همسرش از پرداخت نفقه ایام نشوز، نحله و اجرت المثل معاف می گردد. در پی طلاق عاطفی و اثبات سوءمعاشرت زوجه، اجازه ازدواج مجدد به زوج داده می شود و با عنایت به رای وحدت رویه شماره 716 هیات عمومی دیوان عالی کشور به علت تقصیر زوجه در ایجاد چنین وضعیتی، او وکالت در طلاق نخواهد داشت. وجود تنش در خانواده ای که به طلاق عاطفی مبتلا شده، ممکن است موجب بی توجهی به فرزندان و تسری اختلافات به آنان گردد و ضربات جسمی و روحی شدیدی به آنها واردآید. در این گونه موارد با اثبات عدم صلاحیت والدین و با ملاحظه مصلحت طفل امکان سلب حضانت و واگذاری طفل به شخص ذی صلاح وجود دارد. اما مهم ترین اثر حقوقی طلاق عاطفی را می توان در درجات بالا و نوع شدید آن ملاحظه نمود که منجر به عسروحرج زوجه شده و او می تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق قضایی نماید.
|
پژوهشگران
|
بیژن حاجی عزیزی (استاد راهنما)، معصومه ابراهیمی (دانشجو)
|