عنوان
|
بررسی استعاره های مفهومی در شعرهای برگزیده ی عباس صفاری
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
استعاره ی مفهومی، زبان شناسی شناختی، مفاهیم استعاری، شعرمعاصر، لیکاف و جانسون، عباس صفاری.
|
چکیده
|
نظریه ی استعاره ی مفهومی از جمله نظریاتی است که توسط جرج لیکاف زبان شناس و مارک جانسونِ فیلسوف در سال 1980 مطرح شد. آن ها با این نظریه دیدگاه سنتی در مورد استعاره را به چالش کشیدند و نظریه ی خود را مبتنی بر رابطه ای که بین دومفهوم، و نه واژه یا شی، شکل می-گیرد، تعریف کردند. نظریه ی استعاره ی مفهومی درک یک مفهوم به وسیله ی مفهوم دیگر است و مجموعه ای از تناظرها میان این دو حوزه ی مفهومی شکل می گیرد که برپایه ی شباهت نیست بلکه براساس «درک و تجربه» است. عباس صفاری از شاعران معاصر است که شعرهای سهل و ممتنع می سراید، در شعرهای او سادگی زبان و بیان، روایت، اصالت تجربه، طرح داستانی و جزیی نگری مشخصه هایی مهم محسوب می شوند. در این پژوهش بااستفاده از روش توصیفی- تحلیلی به طبقه بندی و تجزیه وتحلیل استعاره های مفهومی موجود در سه مفهوم انتزاعی و محلی-عشق، مرگ و زندگی پرداختیم، سپس قلمروهای مبدأ مربوط به هر حوزه را نشان دادیم. پس از بررسی داده های به دست آمده و تحلیل آن ها نشان دادیم که صفاری از خواستگاهی رئالیست و آنچه در زندگی حقیقی رخ می دهد، به مفاهیم انتزاعی می پردازد و شعر می سراید. همچنین یکی از قلمروهایی که در اندیشه ی صفاری بیشترین بسامد را دارد قلمرو «سفر» است که تقریباً در همه ی آثارش به آن می پردازد و مفاهیم انتزاعی زندگی، مرگ و عشق را به این مفهوم منتقل می کند.
|
پژوهشگران
|
قهرمان شیری (استاد راهنما)، رضا عباسی (دانشجو)
|