مشخصات پژوهش

صفحه نخست /مبانی شناخت و تعیین منزلت و ...
عنوان مبانی شناخت و تعیین منزلت و جایگاه عقل در اندیشه ی صدرالدین قونوی و صدرالدین شیرازی
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها "شناخت"، "عقل"، "صدرالدین قونوی"،"صدرالدین شیرازی"، "وحدت وجود"
چکیده یکی از دلکش ترین بحث ها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق، و دانش و بینش است. تفکر و تعقل در عرفان اسلامی از جایگاه والایی برخورداراست زیرا رویکرد عارف با نگاه فیلسوف نسبت به این موضوع متفاوت است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین قانع نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می شود. مسایل مهم در عرفان اسلامی، این است که توحید چیست و موحد کیست؟ در پرداختن به پاسخ به این سوالات، غیر از راه “مخافت” و “زهد” و “ریاضت” که مربوط به برخی عرفای صدر اسلام است دو راه دیگر را در رسیدن به مقصد توصیه می کنند. راه محبت (یا عشق)؛ راه معرفت (یا علم). البته هیچ عارفی نیست که از نوعی محبت و معرفت توأمان برخوردار نباشد چرا که نمی توانیم به چیزی که از او معرفت نداشته باشیم عشق بورزیم و بر عکس، اگر به خدایی که جمیل علی الاطلاق است معرفت داشته باشیم بدو عشق خواهیم ورزید. تفاوتی بین روشهای سلوکی عرفا، در نوع تأکیدی است که بر یکی از این دو جنبه دارند. ملاصدرا به عنوان یک حکیم در صدداست تا نظریه شناخت را بر پایهای کاملاً عرفانی تأسیس کند و تعریف علم در عرفان را به زبان فلسفی بیان کند. حواس اگر چه در شناخت بعضی از امور انسان را یاری میدهند ولی به وجهی خود حجابند. حتی عقل نیز تا به نور عشق منور نگردد راه به مطلوب اصلی نمی برد. از اینرو ملا صدرا مسئله علم و معرفت را در ضمن مباحث وجود مطرح کرده و بررسی آن را در زمره مسایل فلسفه اولی قرار داده است. وی علم، عالم و معلوم را از عوارض ذاتی وجود به شمار آورده است. از منظر ملاصدرا وجودشناسی، معرفت شناسی و خودشناسی قرین یکدیگرند ملاصدرا حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث بودن نفس را ثابت و پس از آن اتحاد عاقل و معقول را مطرح نموده است که مبتنی بر آن است. پذیرش اصل حرکت جوهری،بدانجا انجامیده است که علم مطلقاً علم حضوری و از سنخ وجود دانسته شده است. در نتیجه علم فوق مقوله است. در مسئله نفس و تکامل آن، ملاصدرا قائل به تجرد برزخی خیال و تجرد عقلانی نفس در مقام قوه عاقله و مقام فوق تجرد نفس و اتحاد آن با عقل بسیط بلکه فنای نفس در عقل بسیط است . اوج معرفت در عرفان اسلامی را در ابن عربی و شارحین مکتب او از جمله «صدرالدین قونوی» می یابیم که ربیب، شاگرد برازنده و خلیفه او خوانده شده است و به قول جامی فهم درست مقصود ابن عر
پژوهشگران فرشته ندری ابیانه (استاد راهنما)، رضا ترکاشوند (دانشجو)