عنوان
|
سنخ شناسی سنت تدفین گزوار حوضه حبله رود با تاکید بر روشهای انسان شناختی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
باستان شناسی ایران، سنت تدفین ، هزاره دوم ق.م، گورستان گزوار ، دماوند
|
چکیده
|
بقایای استقرارها و زیستگاه های معرف عصر مفرغ متاخر و عصر آهن متقدم در حوزه فلات مرکزی تنها معرف بخشی از اطلاعات زیستی، اجتماعی و فرهنگی این جوامع است، از این رو گورستان های متعلق به این جوامع پتانسیل بیشتری در پاسخ گویی به سوالات مرتبط با نحوه ی زیست، تاثیرات محیطی، اعقادات آیینی، هنر و مفاهیم انسان شناختی چون؛ تبارشناسی، تحولات جمعیتی و فرهنگی و مباحث آسیب شناسی را داراست. گورستان گزوار در غرب استان سمنان و شرقی ترین نقطه فلات مرکزی، در حوضه رودخانه حبله رود و در میانه ی دره ای باریک، دور افتاده، صعب العبور و غیر قابل سکونت، واقع شده است. تخریب ها و غارت های گسترده این گورستان توسط عتیقه جویان، موجب گردید تا در نخستین فصل کاوش باستان شناختی تنها یک گور سالم مورد کاوش و مطالعه قرارگیرد. گور K10 دربرگیرنده شش اسکلت در یک گور است که به شیوه ای خاص مورد تدفین قرار گرفته اند. نکته قابل توجه از دیدگاه باستان شناسی فلات مرکزی، فرهنگ کمتر شناخته یا ناشناخته گونه مورد مطالعه است که تعیین جایگاه زمانی آن در جدول گاهنگاشتی منطقه می تواند پاسخگوی سوالات بسیاری باشد. از سوی دیگر مطالعات استخوان شناسی مولکولی و انسان شناسی زیستی می تواند مکمل کاستی های مطالعات باستان شناختی در حوزه ی تبار شناسی و انتصاب گونه های اجتماعی منطقه باشد. همچنین مطالعات انسان شناسی فرهنگی و زیستی، نمایه هایی از آیین و ساختار ذهنی گونه مورد مطالعه را در چهارچوب باستان شناسی مرگ به نمایش می-گذارد. انجام مطالعات انسان شناسی (با تاکید بر زمینه های باستان شناسی و استخوان شناسی مولکولی) گورستان مورد مطالعه پاسخگوی نکات مبهم در بعد زمانی مفرغ متاخر و عصر آهن متقدم و به بعارتی دوره گذار از مفرغ به عصر آهن، در حوزه فلات مرکزی است
|
پژوهشگران
|
عباس مترجم (استاد راهنما)، ذبیح الله بختیاری (دانشجو)
|