عنوان
|
بررسی کهن گرایی زبانی در شعر ملک الشعرای بهار
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
آرکائیسم (باستان گرایی)، ملک الشعرای بهار، کهن گرایی واژگانی، کهن گرایی نحوی.
|
چکیده
|
با وجود گذشت قرون متمادی، زبان فارسی هم چنان صلابت و اصالت خود را به شکلی پویا حفظ کرده است که دلیل آن چیزی نیست مگر غنی بودن این زبان چه از جهت لفظ و چه از جهت محتوا. همین امر باعث شده که در سالهای اخیر، شاعران معاصر ایران زمین در سرودن اشعار در فرم و محتوای جدید که به شعر نو معروف شده است هنوز هم به استفاده از مصادیق کهن زبان فارسی چه از نظر واژگان و چه از نظر محتوا اقبال نشان داده و آرکائیسم یا همان باستان گرایی به یکی از مشخصات بارز شعر آنان تبدیل شود. استفاده از واژگان فصیح و باشکوه گذشته مانع تحول و نوگرایی نیست و اگر بنابر اقتضای حال و مقام و همسو با انتظارات خواننده، همنشین واژ های امروزی شود، هم نشانه اصالت زبان و ریشه دار بودن آن است و هم نشانه پایداری قومی است که تحولات تاریخی، هویت و مظاهر هویت آنها را دگرگون نکرده است. از بین شاعران معاصر، بهار را می توان نام برد که شیوه خاص او در شاعری چیزی نیست جزء جمع و تلفیق بین آنچه خود او سبک خراسانی و عراقی می خواند با بعضی شیوه ها و طرزهایی که ارمغان ادب و فرهنگ مغرب زمین بوده است و باستان گرایی را به عنوان محملی برای ایجاد فخامت و شیوایی زبان خویش برگزید و به کار بست. حقیقت این است که بهار از یک سو شیفته نمونه ها و یادگارهای شعر قدیم است و از سوی دیگر از تحول زمان و مقتضیات روزگار بیخبر نیست. باستان گرایی واژگانی و نحوی در شعر بهار جایگاه خاصی دارد که در این تحقیق، با بررسی اشعار بهار به تأثیر واژه یا نحو کهن در شعر او پرداخته شده است و نمونه هایی از کهن گرایی های واژگانی و نحوی در اشعار بهار مشخص گردیده و بسامد بالای استفاده از واژگان و نحو کهن در اشعار او هویدا گشته است.
|
پژوهشگران
|
مجید منصوری (استاد راهنما)، زهرا احمدخانی (دانشجو)
|