عنوان
|
اثر خود تنظیمی و الگودهی ترکیبی سطح مهارت مدل در یادگیری زمانبندی نسبی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
الگودهی، سطح مهارت مدل، خود تنظیمی، زمانبندی نسبی، زمانبندی مطلق
|
چکیده
|
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر خودتنظیمی و الگودهی ترکیبی از سطح مهارت مدل در یادگیری زمانبندی نسبی و مطلق بود. 105 دانشجوی پسر راست دست به طور تصادفی در 6 گروه تجربی (خودتنظیم- مبتدی، جفت شده- مبتدی، خودتنظیم-ماهر، جفت شده-ماهر، خودتنظیم- ترکیبی، جفت شده- ترکیبی) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. از آزمودنی ها خواسته شده بود تا یک تکلیف زمانبندی متوالی را در طی یک فرایند چهار مرحله ای اجرا کنند. در مرحله پیش آزمون 20 کوشش و در اکتساب 60 کوشش و در یادداری و انتقال 10 دقیقه و 24 ساعت،20 کوشش انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنوا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و ال اس دی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده های هر سه آزمون یادداری، اکتساب و انتقال نشان داد که همه گروه های تجربی هم به لحاظ زمانبندی مطلق و هم زمانبندی نسبی از گروه کنترل بهتر بودند. این نتایج حاکی از آنست که تمرین، صرف نظر از نوع آن، منجر به یادگیری مهارت مورد نظر شده است. همچنین بین هر یک از گروه های دوگانه (خودتنظیم و جفت شده) در هیچ یک از مرحل تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، در زمانبندی مطلق تفاوت معناداری بین گروه های خودتنظیم در یادداری و انتقال مشاهده نشد ولی در مرحله اکتساب تفاوت معنادار وجود داشت. در ارتباط با زمانبندی نسبی نتایج نشان داد گروه مدل ماهر در یادداری و گروه الگوی ترکیبی در یادداری و انتقال از گروه دیگر تجربی که مدل مبتدی دیده بودند عملکرد بهتری داشتند، این نتایج بیان می کند که سطح مهارت مدل عامل تاثیرگذاری در یادگیری مهارت حرکتی به حساب می آید حال آنکه عامل خود تنظیمی در این تحقیق تاثیرگذار نبوده است. در کل نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می کند در الگودهی، الگوی ترکیبی در اولویت قرارگیرد و ضمناً در صورت استفاده از الگوی مبتدی، به صورت ترکیبی از الگوی ماهر و مبتدی استفاده شود.
|
پژوهشگران
|
حسن رهبان فرد (استاد راهنما)، حسن محمد زاده (استاد راهنما)، اکبر قوامی (دانشجو)
|