مشخصات پژوهش

صفحه نخست /مقایسه مبانی انسان شناختی ...
عنوان مقایسه مبانی انسان شناختی پیشرفت و توسعه در اندیشه اسلام و نظریه لیبرال- دموکراسی
نوع پژوهش مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها پیشرفت,توسعه,تکامل,انسان شناسی,اسلام,لیبرال دموکراسی
چکیده چکیده موتور اصلی حرکت دهنده جامعه به سمت پیشرفت و تعالی، افراد و آحاد جامعه اند. اگرچه جامعه نیز از طریق نقش نهادهای اجتماعی، میتواند موجب تسریع یا کندشدن حرکت «فرد» گردد، ولی اثرگذاری و جهت گیری نهادهای اجتماعی هم نهایتا به حرکت افراد مرتبط است و از طریق «اراده» و «عمل» آحاد جامعه تحقق می یابد. تحول سازان و اصلاح گران اجتماعی همواره از «افراد» آغاز میکرده اند. در حقیقت، پیشرفت جامعه به عنوان یک فرایند، برآیند حرکت مجموعه افراد و آحاد جامعه و نیز نهادها و مجموعه های اجتماعی است، اما در این میان نقش «افراد» و به ویژه «نخبه گان» و «خواص»، نقش اساسی ای است: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم»(رعد: 11)بدین ترتیب، نوع تصور و ترسیم انسان میتواند مبنایی جدی و تعیین کننده در تعیین مسیر، چارچوب و محتوای پیشرفت باشد. از طرفی، نوع تعریف از انسان یکی از دال های اصلی و شاید مرکزی ترین دالی است که در دو گفتمان و دو نظام معنایی غربی و اسلامی، عاملی اصلی تفاوت جدی آنها در تعریف جهت گیری کلی و مسیریابی و همچنین تعیین محتوای پیشرفت و توسعه است. بر این اساس، نوشتار پیش رو بر آن است تا با تاکید و برجسته سازی تفاوت های انسان شناسانه اندیشه اسلام و نظریه لیبرال دموکراسی، نشان دهد چرا رویکرد این دو نسبت به هدف و محتوای پیشرفت با یکدیگر متفاوت است. یافته به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت و در واقع تضاد جدی در نوع تعریف انسان اگر نگوییم مهمترین، دست کم یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل تفاوت در ترسیم نوع پیشرفت در نگرش اسلامی و غرب به اصطلاح لیبرال- دموکرات است
پژوهشگران حسن رحیمی (نفر اول)، فاطمه حسینی (نفر دوم)