مشخصات پژوهش

صفحه نخست /معناشناسی مضمون «عشق» در ...
عنوان معناشناسی مضمون «عشق» در سروده های میرزاده عشقی و نقش آن در بیان مضامین سیاسی- اجتماعی
نوع پژوهش مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها میرزاده عشقی؛ عشق؛ مضامین سیاسی؛ اجتماعی
چکیده نقلاب مشروطه و وقایعی که به دنبال داشت، تحولی وسیع در سطح جامعه ایران به وجود آورد. در نتیجه اشخاص بزرگی در سطوح مختلف، تحت تاثیر این تحولات فعالیت داشتند و برخی نیز آثاری از خود به جای گذاشتند. در عرصه ادبیات، شخصیت­های برجسته­ای همگام با دیگر اقشار جامعه در جهت آن تحول نوین حرکت ­کردند. میرزاده عشقی نیز یکی از کسانی است که پس از کودتای 1229 به مخالفت با خاندان قاجار و استبداد بیرونی و درونی پرداخت. او با انتشار روزنامه «قرن بیستم» مبارزاتش را گسترش داد و سرانجام جانش را بر سر این راه گذاشت. عشقی را می توان یکی از پیشگامان تجدد در دو سطح سیاست و ادبیات به شمار آو­رد. در اشعار عشقی مضامین نوینی چون وطن­خواهی، بیدادستیزی، اشاره به تجدد و... وجود دارد؛ اما یکی از مضامینی که شاید به اندازه مضامین سیاسی- اجتماعی در شعر او، برجسته نباشد، مضمون «عشق» است. هر چند حجم این اشعار در مقابل اشعار سیاسی او، کمتر است؛ اما از جهاتی همچون: نوستالژی در عشق، نگاه به زن، نوآوری در طرح مضامین عاشقانه و... برجسته است. از سوی دیگر ردپایی از «عشق» در اشعار سیاسی- اجتماعی عشقی دیده می­شود که به نظر می رسد نخستین نواهایی باشد که عشق و سیاست را به یکدیگر پیوند می زند. عشقی تعدادی از اشعار سیاسی- اجتماعی خود را در پیوند با عشق و یا در طرحی عاشقانه و رمانتیک ارائه کرده است. این پیوند میان عشق و سیاست که مانع از ملالت و دلزدگی اشعار سیاسی- اجتماعی او شده، بر تاثیر کلام نیز افزوده است و شعر او را از سروده­های شاعرانی که شعرشان بیشتر شبیه به یک مرام­نامه سیاسی ـ اجتماعی است، ممتاز کرده است. این پیوند، در اشعار وطنی شاعر برجسته­تر از سروده های دیگر اوست تا جایی که «وطن» را به عنوان معشوقِ اول عشقی به نمایش می­گذارد.
پژوهشگران علی محمدی (نفر اول)، فاطمه کولیوند (نفر دوم)