عنوان
|
بررسی اثر تغییرات ساختار اقتصادی روی رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی در ایران در دوره ی 1390-1360
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
تغییرات ساختار اقتصادی، رشد اقتصادی، نابرابری درآمدی، مولفه های اصلی، ARDL
|
چکیده
|
توسعه اقتصادی یکی از مسائل مهم کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه است. رشد اقتصادی عامل مهمی برای توسعه اقتصادی محسوب می شود. رشد اقتصادی هر کشور در واقع بیانگر رشد مداوم تولید سرانه و یا تولید سرانه نیروی کار است که در اغلب موارد با افزایش جمعیت و یا معمولا با تغییرات زیر بنایی (ساختاری) همراه است. موضوع تغییر ساختاری و رابطه آن با رشد اقتصادی هنوز یکی از موضوعات بسیار مهم مورد پژوهش در مراکز مطالعات اقتصادی جهان است. نتایج این مطالعات دلالت های سیاستی مهمی دارد با شناسایی تغییرات ساختاری می توان برای برداشتن موانع تغییر پذیری وتسهیل انجام این گونه تغییرات اقدام کرد. در کنار عوامل سنتی رشد مثل نیروی کار ، سرمایه ، فناوری ، تغییر ساختار به خاطر ایجاد بهره برداری کامل تر و بهتر از منابع به عنوان یک عامل بالقوه رشد در نظر گرفته می شود. تغییر ساختار به عنوان تغییر در وزن نسبی اجزای مهم شاخص های کلان اقتصاد مانند تولید، مخارج ملی، صادرات، واردات، جمعیت و نیروی کار تعریف می شود. وزن نسبی شاخصهای مذکور و تغییرات این وزنهاست که هم ساختار اقتصادی و هم تغییردرآن را مشخص خواهد کرد.. اثرات تغییر ساختار (که از تغییرات تکنولوژیکی و صنعتی نیزناشی می شوند) بهرهوری تولید محصولات قدیمی را افزایش میدهند وموجب تنوع تولید شده، کالاهای جدید مصرفی و سرمایه ای بیشتری تولید می شود. تغییر ساختاری اقتصادی به یک تغییر طولانی مدت در ساختار اساسی اقتصاد، که اغلب به رشد و توسعه اقتصادی مرتبط است اشاره دارد. به عنوان مثال، اقتصاد معیشتی را می توان به یک اقتصاد تولیدی، یا اقتصاد مختلط تبدیل کرد. هدف این مطالعه بررسی اثر تغییرات ساختار اقتصادی بر روی رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی است. بر اساس مبانی نظری مذکور تغییرات ساختار اقتصادی بر روی رشد اقتصادی و توزیع درآمد اثر مثبت و معناداری دارد. لذا این مطالعه به تجزیه و تحلیل ارتباط مذکور در قالب اقتصاد سنجی ARDL برای دوره زمانی (1390-1360) پرداخته است. در برخی پژوهش هایی که در آن ها از روش اقتصاد سنجی برای تبیین رابطه میان تغییر ساختاری و رشد اقتصادی استفاده شده است، یک یا شمار محدودی متغیر به عنوان شاخص تغییرساختاری در یک معادله وارد شده اند. در این پژوهش با استفاده از فنون مؤلفه اصلی یک شاخص ترکیبی به دست آمده که تمامی وجوه تغییرات ساختاری را در بر دا
|
پژوهشگران
|
محمدحسن فطرس (استاد راهنما)، مرضیه رسولی (دانشجو)
|