چکیده
|
اگر بخواهیم برای نخستین تعامل ها و مبادلات فرهنگی و حتی سیاسیِ ایران و هند به دنبال یک تاریخ خاص و یا یک مبدأ آغازین بگردیم، بی تردید راه بیهوده ای را پیموده ایم که نهایتِ این راه، به پاسخ روشن و قانع کننده-ای نخواهد انجامید. اگر روابط پیش از اسلامِ ایران و هند را نادیده بگیریم، به رسم روزگاران گذشته، نخستین برخوردهای جدیِ ایران و هند، پس از هجرت، بر اساسِ لشکرکشی و جنگ صورت گرفته است. در طول تاریخ، هرگاه ایران، سرزمین های بیگانه را به اشغال خود درآورده، اقوام مغلوب، یکسره شیفتۀ فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی شده اند. سرزمین هندوستان نیز یکی از همین کشورهاست که هرچند فرهنگ و زبان معتبر و کهن دارد، در طول تاریخ نتوانسته نسبت به زبان و ادبیات غنی ایران، بی اعتنا باشد. اگر در مسیر این گره خوردگی فرهنگی بخواهیم به دنبال یک نقطۀ پیوند محکم و مستحکم بگردیم، به کسی نخواهیم رسید جز صائب تبریزی. سنت سفر شاعران به هند که حتی در زمان حافظ نیز مرسوم بوده، در دورۀ صائب به اوج خود می رسد؛ به گونه ای که هرچند سفر هند و تجربۀ آنچه که در عجایب نامه ها دربارۀ سرزمین هندوستان آمده، برای شاعران این دوره بسیار جذاب می نماید، لیک شاعرنوازی پادشاهان هند و عالمگیر شدن شهرت این شاعران به سبب سفر به هندوستان، از دیگر انگیزه های سفر به هند است. باری، در این تحقیق تلاش گردیده انگیزه های سفر صائب به هند و نیز جاذبه های این سرزمین شگرف در آیینۀ شعر وی بررسی شود و در عین حال، در مقام مقایسه و گه گاه اثبات مدعا، شواهدی از شعر سایر شاعران نام آور این دوره آورده شده است.
|