هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه ی رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه نقش میانجی توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیّه معلّمان ابتدایی استان فارس به تعداد 16264 نفر تشکیل می دادند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه رهبری توزیعی المور ، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی-زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها با به-کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. یافته ها: متغیّر رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری، توانمندسازی روان-شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ متغیّرهای توانمندسازی ساختاری و روان شناختی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی دارند؛ توانمندسازی ساختاری بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. نتیجه گیری: چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری توزیعی جهت واگذاری هرچه بیشتر قدرت، اختیار و مسئولیّت بین معلّمان استفاده کنند، ضمن بهبود توانمندی های روان شناختی و ساختاری آن ها، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هرچه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
