از سده های نخست هجری که داستان های هزار و یک شب به عربی برگردانده شد تا دوران معاصر که با خیل عظیمی از مترجمان به زبان های مختلف جهان روبه رو گردید، شاهد ورود سلایق گوناگون در ترجمۀ این کتاب بوده ایم که نتیجۀ آن از میان رفتن اصل، تعدد نسخه ها و اختلافات عمده میان ترجمه ها است. یکسان بودن نسخۀ اساس ترجمۀ طسوجی و اقلیدی (چاپ بولاق مصر) زمینۀ مناسبی را برای بررسی نحوۀ تعامل این دو مترجم با متن اصلی فراهم می کند. درگاشت یکی از مؤلفه های مهم نقد ترجمه بر اساس نطریۀ ژان رنه لادمیرال نظریه پرداز مقصدگرای فرانسوی به شمار می رود. او معتقد است که مترجم گاه می تواند به درگاشت روی آورد. درگاشت در عملیات ترجمه بنابر الزامات فراوانی نظیر الزامات فرهنگی، زبانی، سبکی و غیره رخ می دهد. پژوهش پیش رو می کوشد کارکرد درگاشت یا حذف را در چهار مقولۀ بیان حالات عشقی، برگردان اشعار، زواید و استشهادات، و نشانه های عربی- اسلامی در ترجمه های طسوجی و اقلیدی از هزار و یک شب مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد که طسوجی بیش از اقلیدی در موارد یادشده به درگاشت روی آورده و ترجمۀ او بر خلاف ترجمۀ اقلیدی ترجمه ای آزاد و مقصدگرا است.