هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری هوشمند و جوّسازمانی نوآورانه در وفاداری سازمانی و تاب آوری سازمانی با میانجی گری دانش آفرینی سازمانی معلمان بود. جامعه پژوهش معلمان مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2687نفر (1488 نفر مرد و 1199 نفر زن) بودند، که با توجه به طبقات جامعه پژوهش به سه طبقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم) که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 337 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی از نوع همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته رهبری هوشمند بر اساس مدل سیدانمانلاکا (2008)، پرسشنامه محقق ساخته دانش آفرینی سازمانی براساس مدل نونوکا و تاکوچی (2006)، پرسشنامه وفاداری سازمانی ولز و همکاران (2011)، پرسشنامه جوّ سازمانی نوآورانه سیگل و کایمر (1978)، پرسشنامه تاب آوری سازمانی پرایاگ و همکاران (2018) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با تکنیک آلفای کرانباخ به ترتیب95/0، 94/0، 90/0، 93/0 و 93/0 به دست آمد و روایی پرسشنامه ها با تکنیک های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم بررسی شدند، جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، کجی، کشیدگی)، تحلیل استنباطی ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS.v25 و Amos V 23استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1)رهبری هوشمند اثر مستقیم، مثبت و معنادار بر وفاداری سازمانی و تاب آوری سازمانی دارد. رهبری هوشمند بواسطه دانش آفرینی سازمانی بر وفاداری سازمانی و تاب آوری سازمانی معلمان اثر غیرمستقیم مثبت و معنادار دارد. 2) جوّ سازمانی نوآورانه اثر مستقیم، مثبت و معنادار بر وفاداری سازمانی، تاب آوری سازمانی دارد و جوّ سازمانی بواسطه دانش آفرینی سازمانی بر وفاداری سازمانی و تاب آوری سازمانی اثر غیرمستقیم مثبت و معنادار دارد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت: چنانچه مدیران مدارس استان چهارمحال و بختیاری، فضای ارتباطی غیررسمی و چهره به چهره در مدرسه ایجاد کنند و به انتقال و اشتراک اطلاعات بپردازند؛ همچنین باید به تفویض اختیارات و مشارکت معلمان برای تصمیم گیری و هدف گذاری در مدرسه بپردازند. ایجاد و انتقال دانش بین