زمینه: اثربخشی سازمانی را میزان تحقق اهداف سازمانی، میزان نزدیکی سازمان به اهداف مورد انتظارش و نیز میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلندمدت سازمان با توجه به انتظارات ذینفع ها ، ارزیابی و مرحله زندگی سازمانی تعریف کرده اند . اثربخشی سازمانی از مهم ترین مشخصه های سازمان های پیشرو است که با مولفه های درون سازمانی از جمله کارایی ، خلاقیت، هوش و استعداد کارکنان ارتباط معناداری دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت با اثربخشی سازمانی مدارس دوره متوسطه شهرستان سنندج بوده است. روش: روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، کلیه دبیران متوسطه شهرستان سنندج در سال تحصیلی 93- 1392 به تعداد 869 نفر بوده است. حجم نمونه 250 نفر با روش خوشه ای چند مرحله ای و استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی، آزمون خلاقیت و پرسشنامه اثربخشی سازمانی بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، مبین وجود رابطه معنادار میان مولفه های خودآگاهی، مهارت های اجتماعی و خودانگیزی از مولفه های هوش هیجانی و تمامی مولفه های خلاقیت با اثربخشی سازمانی مدارس بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی داده ها نشان داد که متغیر انعطاف پذیری در دبیران و سیالی به ترتیب بیشترین و کمترین میزان همبستگی را با اثربخشی سازمانی مدارس دارند. همچنین نتایج آماره های تحلیلی رگرسیونی چندمتغیره نشان داد که متغیرهای هوش هیجانی و خلاقیت در دبیران به طور خالص 565 / 0 درصد از واریانس اثربخشی سازمانی مدارس را تبیین می کنند. نتیجه گیری:مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر این است که با تقویت هوش هیجانی و خلاقیت در دبیران،اثربخشی سازمانی مدارس ارتقا خواهد یافت.