ژان رنه لادمیرال، نظریه پرداز نامدار فرانسوی، مؤلفه هایی را برای رویارویی با مشکلات ترجمه برمی شمارد که مترجم بایستی آنها را بشناسد و به آنها عمل کند؛ این نظریه پرداز مقصدگرا معتقد است که محدود نمودن ترجمه به رمزگردانی ساده نادرست است و ترجمه بایستی با بازنویسی همراه باشد و مترجم در آن به تولید معنا یا آفرینش مجدد بپردازد. جستار پیش رو می کوشد که با روش توصیفی- تحلیلی ترجمۀ تسوجی را از داستان بنیادین هزار و یک شب بر اساس نظریۀ کاربردی لادمیرال نقد و بررسی نماید و نحوۀ عملکرد مترجم را در برگردان متن مبدأ مورد ارزیابی قرار دهد؛ نگارندگان این مقاله با پذیرش این اصل که مناسب ترین شیوه برای برگردان کتاب هزار و یک شب شیوۀ مقصدگرا و آزاد است که به معنا و مفهوم توجه می کند نه به واژگان و عبارت ها، نظریۀ لادمیرال را منطبق ترین نظریه با این اصل دانسته اند؛ بنابراین مؤلفه هایی را که لادمیرال برمی شمارد معیار اصلی بررسی و سنجش نقاط ضعف و قوت ترجمۀ تسوجی قرار داده-اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ترجمۀ تسوجی مطابق با این اصل، هم سویی قابل ملاحظه ای با نظریۀ لادمیرال دارد و مترجم توانسته ضمن توجه به بازآفرینی و زایش معنا- جز در موارد اندکی- اثری زیبا و متناسب با بافت فرهنگی زبان مقصد ارائه نماید.