1404/02/01
زهرا افضلی

زهرا افضلی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: همدان - بلوار شهید فهمیده - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات عربی
تلفن: 09183172826

مشخصات پژوهش

عنوان
أغراض بلاغی کاربرد أسماء اشاره در ده جزء اول قرآن کریم
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
واژه های کلیدی: اغراض بلاغی ، اسماء اشاره ، قرآن کریم.
سال 1394
پژوهشگران علامحمد روزبهانی(دانشجو)، زهرا افضلی(استاد راهنما)

چکیده

چکیده: قرآن کتاب آسمانی و معجزه جاودانه خاتم پیامبران و عصاره همه کتب آسمانی است. این کتاب چشمه جوشانی است که سرچشمه های اعجاز آن یکی پس از دیگری از دل آیاتش می جوشد و هیچ گاه فرو نمی نشیند. هدف از نزول قرآن فهم آن و عمل به آیاتش می باشد و راه فهم این کتاب تدّبر در الفاظ و معانی عمیق آن است. البتّه بلاغت قرآن کریم اوّلین و مهم ترین وجه اعجاز آن بوده و پی بردن به اعجاز بلاغی قرآن مستلزم بررسی آیات آن با تکیه بر مباحث ادبی و بلاغی است. علم بلاغت سه شاخه معانی، بیان و بدیع را در بر می گیرد. اِسناد یکی از ابواب علم معانی است که دارای دو رکن اساسی به نام مسند و مسندٌ الیه می باشد. در بسیاری از آیات اسم اشاره در موضع مسندٌ الیه واقع گردیده است. اسم اشاره که به عنوان روشی برای احضار مشارٌ الیه در ذهن شنونده به کار می رود، علاوه بر کارکرد صرفی و نحوی دارای کارکرد بلاغی است. از این رو به عنوان یک مبحث ادبی می توان شواهد قرآنی را که دارای اغراض بلاغی هستند بر اساس آن، مورد بررسی قرار داد. این اسم ها با انواع مختلف و بسامد بسیار در اکثر سوره ها و آیات قرآنی به کار رفته اند . با این اوصاف بررسی بلاغی این مقوله در آیات قرآنی نقش بسزایی در درک و فهم آیات دارد. هنگامی که متکلّم و مخاطب مشارٌ الیه را با اسم خاص یا روش مشخّص کننده دیگری نشناسند در این صورت اسم اشاره برای احضار آن به ذهن مورد استفاده واقع می شود تا برای گوینده و شنونده حاضر و محسوس گردد. گاهی اسم اشاره به مقتضای حال از این غرض خارج شده و برای أغراض دیگری به کار می رود. برای فهم معانی اسم های اشاره و درک درست از این اسلوب خاص در آیات الهی باید به گوینده، مخاطب، قرینه های لفظی و معنوی، سیاق کلام، کیفیت و شأن نزول و غیره توجّه نمود. پژوهش حاضر با روش کیفی ـ توصیفی و به کمک کتب بلاغی و تفاسیر ادبی، موضوع مذکور را در ده جزء ابتدائی قرآن کریم بررسی می نماید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در آیات مورد بحث، معانی ثانوی کاربرد اسم های اشاره همچون؛ تعظیم، تحقیر، تنبیه، ( آگاهی دادن ) تأکید، توبیخ، تنویه، ( ستودن ) استغراب، ( عجیب دانستن ) تعلیل و ... مورد نظر بوده است. نکات بلاغی موجود در کاربرد اسم های اشاره در موضع مسندٌ الیه به مراتب بیشتر و ظریف تر از سایر مواضع می باشد. استفاده از اسم اشاره به جای ضمیر غالبا ا