هدف از این پژوهش، پیش بینی کیفیت زندگی زنان روستایی به عنوان تابعی از دو مؤلفه کیفیت تأمین مالی خرد و کیفیت فردی بود. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و پارادایم کمی بود. جامعه آماری را همه زنان عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستانهای همدان و کرمانشاه تشکیل داد که اعتبار دریافت کرده و به روش تمام شماری پیمایش شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین تایید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 8/0 بهدست آمد. نتایج نشان داد که بیشتر زنان روستایی اعتبارات دریافتی را برای ایجاد یا گسترش یک کسب و کار مصرف نموده و درصد افرادی که پس از ایجاد کسب و کار، دارای درآمد مستقل شخصی شده بودند، از 18 به 30 درصد افزایش یافته است. همچنین، نتایج نشان داد که کیفیت زندگی و ابعاد آن با دوره های مهارت آموزی گذرانده شده رابطه مثبت و با بعد خانوار رابطه منفی و معنی داری نشان داد. چهار متغیر سابقه عضویت در صندوق تأمین مالی خرد، درک از کافی بودن میزان اعتبارات دریافتی، میزان درآمد حاصل از شغل ایجادشده و تعداد اشتغال ایجادشده رابطه مثبت و معنی داری با کیفیت زندگی زنان روستایی داشتند. مهمترین متغیر پیش بینی کننده کیفیت زندگی زنان روستایی، شرکت در دوره های مهارت آموزی قبل از دریافت اعتبارات خرد بود.