با مروری بر آثار تهیه و اجرای طرحهای هادی روستایی، واضح است که این طرح توانسته زمینه لازم را برای تحقق توسعه کالبدی در روستاها فراهم نموده و آثار مثبتی را به دنبال داشته باشد اما از طرف دیگر این طرح در فرایند تهیه و اجرا با چالشهای و مشکلاتی مواجه بوده که منجر به بی اعتمادی و عدم مشارکت مردم روستایی در اجرای این طرح ها شده است. برای مطالعه نظریه بی اعتمادی روستائیان جهت مشارکت از تئوری داده بنیان استفاده شد. جامعه آماری مطالعه را روستائیان شهرستان اسالمشهر از توابع استان تهران تشکیل داده که طرح های هادی روستا برای آنها انجام شده بود. در نمونه گیری از مطلعین روستائی استفاده شد که تمایل به مشارکت در تحقیق داشتند و تجارب خود را به راحتی در میان می گذاشتند. لذا نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت به طوریکه تعداد مشارکت کنندگان به 50 نفر رسید. روش گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار، مشاهده و عکس و بر اساس رویکرد استراوس و کوربین بود. نتایج این مطالعه بر مبنای تئوری داده بنیان نشان داد که نظریه عدم اعتماد مردم روستایی و عدم مشارکت در این طرح ها ناشی از مجموعه ای از عوامل علی، عوامل مداخله کننده و بستر حاکم بر کنش ها و تعاملات بود. بطوریکه فقدان دانش و آگاهی مسئولین از واقعیت های روستا و شناخت مردم از اهداف طرحها موجب بروز نقص فنی در طراحی محتوی و اجرای طرح ها می شود. سپس بروز نقص فنی در طراحی محتوی و اجرای طرح ها موجب پدیدآمدن چالشهای زیست محیطی در منطقه روستایی می شود. در ادامه چالش های مدیریتی-برنامه ریزی به عنوان بستر حاکم و مشکالت فیزیکی و عدم کیفیت مصالح مورد استفاده به عنوان شرایط مداخله گر نیز موجب ایجاد مشکالت زیست محیطی ناشی از اجرای طرح در مناطق روستایی میشود و در نهایت چالشهای زیست محیطی بوجودآمده باعث ایجاد عدم اعتماد و نارضایتی از طرح ها شده و تمایل مردم به مشارکت در اجرای طرح ها را کاهش می دهد.