یکی از روشهای متعارف برای ارزیابی اندرکنش خاک و آلاینده، تعیین ظرفیت بافرینگ خاک است. محدودیتهای این آزمایش سبب شده که امکان استفاده کمّی از نتایج آن توأم با خطای قابلتوجه باشد. هدف این مقاله ارائه مبانی نظری و کاربردی استفاده از تئوری پتانسیل زتا برای بهینه کردن رفع آلایندههای فلزسنگین از خاکهای رسی است. براساس نتایج این تحقیق، با تعیین تغییرات پتانسیل سطحی رس در شرایط محیطی مختلف، رفتار نمونهها به 3 ناحیه واجذبی (5/6> pH>2)، ناحیه پایدار (5/8≥ pH≥5/6) و ناحیه نگهداشت (12> pH>5/8) تقسیمبندی شده است. بر این اساس با انتخاب الگوی بهینه شدت بخشی بر مبنای تغییرات پتانسیل سطحی، امکان همسو کردن جهت جریان الکترواسمز با پدیده مهاجرت یونی و افزایش بازده روش الکتروکینتیک میسر میشود. استفاده از مبانی تئوریک پتانسیل سطحی رس، توأم با فازهای نگهداری آلاینده به عنوان یک راهکار تئوریک و اجرایی در روشهای رفع آلودگی قابل استفاده است.