آلاینده های آلی یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیست هستند که نشت این آلاینده ها علاوه بر تأثیرهای مخرب زیست محیطی مانند آلودگی آب های زیرزمینی و آب دریاها، باعث تغییراتی در خصوصیات درشت ساختاری و ریزساختاری خاک های رسی می شود. بنتونیت به دلیل نفوذپذیری کم، پتانسیل تورم زیاد و ظرفیت تبادل کاتیونی قابل توجهی که دارد اغلب به عنوان پوشش در مراکز دفن مهندسی زباله مورد استفاده قرار می گیرد. رفتار سیستم خاک-مایع منفذی متأثر از انرژی های بین ذره ای و ضخامت لایه دوگانه است و طبیعت مایع منفذی بر این دو اثرگذار است. با این وجود در معادلات تئوریک حاکم بر لایه دوگانه، ویسکوزیته مایع منفذی لحاظ نمی شود. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر ویسکوزیته مایع منفذی بر خواص رئولوژیکی سدیم بنتونیت و صحت سنجی معادلات حاکم بر لایه دوگانه است. برای نیل به اهداف این پژوهش سه ماده آلی قطبی شامل استون، ایزوپروپیل الکل و گلیسرول که به ترتیب دارای ویسکوزیته کم، متوسط و زیاد هستند؛ هر کدام در درصد های حجمی مختلف با آب مخلوط شده اند و به این ترتیب طیف گسترده ای از ویسکوزیته را فراهم کرده اند. آزمایش ها بدون حضور نمک و در حضور غلظت های مختلف نمک سدیم کلرید انجام شده و مقدار تنش گسیختگی مطابق مدل بینگهام و ویسکوزیته ظاهری نسبی در آزمایش رئولوژی به دست آمده است. انرژی اندرکنش نهایی در حضور غلظت های مختلف نمک سدیم کلرید برای تمام نمونه ها محاسبه شده و درنهایت نتایج تجربی حاصل از آزمایش رئولوژی با مقادیر انرژی اندرکنش نهایی، مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهد در غیاب نمک، مقدار تنش گسیختگی ماکزیمم بنتونیت در حضورگلیسرول، استون و الکل به ترتیب برابر mPa244 ، mPa95 و mPa72 بوده است و گلیسرول به واسطه وزن مولکولی زیاد خود تنش گسیختگی ماکزیمم بیش تری نشان داده است. در حضور غلظت نمک، نتایج متفاوت بوده اند، به طوری که نتایج تجربی حاصل از آزمایش رئولوژی مطابق با مقادیر به دست آمده از معادلات انرژی اندرکنش نهایی بوده و می توان نتیجه گیری نمود که در این حالت معادله های حاکم بر لایه دوگانه قابل اطمینان هستند.