یکی از انواع خاک های مسئله ساز رس های واگرا هستند که استفاده از آنها تاکنون باعث ایجاد خرابی های زیادی در سازه های خاکی شده است. خاک های رسی واگرا، به خاک هایی اطلاق می شوند که به محض تماس با آب، چسبندگی خود را از دست داده و از یکدیگر جدا می شوند و با پراکنده شدن ذرات به اطراف، دچار فرسایش و حل شدگی خواهند شد. خصوصیت بارز این خاک ها وجود مقادیر نسبتاً زیاد کاتیون سدیم در لایه دوگانه و همچنین در آب منفذی آن ها است. خاصیت واگرایی در خاک تحت تأثیر عوامل مختلفی از قبیل نوع کانی های موجود در خاک، نحوه آرایش سطوح رسی در کنار یکدیگر، خصوصیات شیمیایی مایع منفذی و مشخصات فیزیکی- مکانیکی خاک قرار دارد. یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر پدیده واگرایی، خصوصیات شیمیایی مایع منفذی خاک است که با تأثیر قابل توجه بر خصوصیات ریزساختار خاک و نحوه آرایش سطوح رسی در کنار یکدیگر، تأثیر ویژه ای بر پراکنده شدن ساختار خاک دارد. شناسایی این خاک ها با آزمایش های معمول مکانیک خاک نظیر دانه بندی، هیدرومتری و حدود اتربرگ امکان پذیر نیست و معمولاً از آزمایش های چهارگانه هیدرومتری دوگانه، کرامب، پین هول و آزمایش های شیمیایی برای تشخیص میزان واگرایی استفاده می شود. یکی از معتبرترین معیارهای شیمیایی شناسایی خاک های واگرا، معیار شرارد می-باشد اما در تعدادی از بررسی های ژئوتکنیکی انجام شده به منظور تعیین درصد واگرائی خاک های واگرا در خاک های CH و CL، نتایج حاصل از این معیار با نتایج دیگر آزمایش های شناسایی خاک های واگرا تناقض داشته است. به همین منظور در راستای پاسخگویی به تأثیر میزان رطوبت عصاره گیری بر روی نتایج آزمایش های شیمیایی و تفسیر این نتایج بر مبنای معیار شرارد، هدف این پژوهش به مطالعه تأثیر میزان رطوبت آزمایش عصاره اشباع بر نتایج ارزیابی قابلیت واگرائی خاک های واگرا بر اساس معیار شیمیایی شرارد اختصاص داده شده است. در این مطالعه نتایج آزمایش های عصاره اشباع با نتایج آزمایش های هیدرومتری دوگانه و نتایج درصد سدیم تبادلی به عنوان معیار برای ارزیابی واگرائی خاک مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که نتایج آزمایش هیدرومتری دوگانه انطباق مناسبی با درصد واگرائی محاسبه شده بر اساس درصد سدیم تبادلی خاک دارد. همچنین بر اساس نتایج تحقیق حاضر در خاک های CH بین نتایج آزمایش