1404/01/30

صدیقه زودرنج

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی داستان یوسف(ع) در قرآن کریم بر اساس نظریه کنش گفتاری جان سرل
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
قرآن کریم، داستان یوسف(ع)،کنشهای گفتاری،کنش اظهاری، کنش ترغیبی
سال 1401
پژوهشگران صدیقه زودرنج ، نسیم ترکاشوند

چکیده

نظریه کنش های گفتاری، نظریه ای فلسفی در رابطه با زبان و کارکردهای آن است که به تبیینِ چگونگیِ ارتباطِ زبان با جهانِ عینی پرداخته و ماهیتی کارکردگرایانه را برای زبان در نظر می گیرد. این نظریه، زبان را در بافت کنش انسانی قرار می دهد و درباره کارکردها و اهداف کنش انسانی که از طریق جملات محقق می شوند، تحقیق می کند. داستان یوسف(ع) که در قرآن کریم با نام احسن القصص از آن یاد شده ، روایتی زیبا و بلیغ از سرگذشتِ یوسفِ پیامبر(ع) است که در دوازدهمین سوره ی قرآن کریم با همین نام آمده است. خداوند تعالی مفاهیمی همچون خدامحوری، توکل، عصمت، صبر، گذشت و... را در قالبِ این داستان بیان نموده است. مسئله ی تحقیقِ حاضر چگونگیِ ظهورِ کنشهای گفتاری در سخنانِ شخصیتهای داستان یوسف(ع) است. در این پژوهش، کنش-های گفتاریِ داستانِ یوسف(ع) بر اساس تقسیم بندیِ پنجگانه ی سرل یعنی کنش اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش به صورتِ توصیفی- تحلیلی انجام شده و هدفِ آن شناختِ کنش های گفتاریِ داستانِ یوسف(ع) و بسامد آنها و تبیینِ تاثیرِ بافت و شرایط فیزیکی و روحی و اجتماعیِ شخصیتها بر کنشهای گفتاری آنهاست. نتایجِ بدست آمده حاکی از آن است که شخصیت های داستان یوسف(ع) در سخنانِ خود، ازکنشِ اظهاری بیش از سایر کنش ها استفاده کرده اند و پس از آن هم کنشِ ترغیبی در مرتبه دوم قرار-دارد. کنش اعلامی نیز در این داستان از کمترین بسامد برخوردار است. جایگاهِ اجتماعی و بعد روانی شخصیتها بر نوعِ کنشِ گفتاریِ آنها تاثیرِ مستقیمی داشته است. افعال مربوط به هر یک از کنشهای گفتاری که در سخنان شخصیتها بکار رفته اند، بنا به منزلت اجتماعی شخصیت متکلم و مخاطب دارای تفاوت بوده و در مواردی هم در مقابل یکدیگر قرار دارند.