واقع گرایی (رئالیسم) به مثابه یک مکتب ادبی در آثار قرن بیستم به ویژه داستان و نمایشنامه پدیدار گشت. در این میان، نمایشنامه به عنوان یک اثر هنری قابل اجرا که بر پایه گفت وگوی شخصیت ها استوار بود، در ترسیم واقعیت های جامعه نقش مهمی ایفا می کرد. لذا بررسی چگونگی ظهور مؤلفه های رئالیسم در نمایشنامه اهمیت زیادی می یابد. تعداد زیادی از نویسندگان معاصر با گرایش به مکتب رئالیسم تلاش نمودند واقعیت های موجود در جامعه خویش را در آثار ادبی منعکس نمایند. علی احمد باکثیر، نویسنده واقع گرای مسلمان و متعهدی است که نگرش اسلامی وی در آثارش کاملاً هویداست. نمایشنامه حبل الغسیل از آثار رئالیستی باکثیر است که نگرش اسلامی نویسنده در آن مشهود است و وقایع مصر را در زمان حکومت سوسیالیست ها به تصویر می کشد. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی ظهور مؤلفه های رئالیستی را در مضمون و ساختار این نمایشنامه بررسی نماید. یافته های پژوهش ازاین قرار است: عناصر نمایشی همچون شخصیت، صحنه و به ویژه گفت وگو با ویژگی هایی چون: انتخاب جملات کوتاه با تفصیل دقیق ، ایجاز واختصارگویی، استفاده از رمز و اسمهای نمادین، استفاده از آرایه های ادبی و نیز با کارکردهای متعددی از جمله: ایجاد کشمکش و پیش برد حوادث، ترسیم ابعاد گوناگون شخصیتها، تبیین مشکلات جامعه نویسندگان در چاپ واجرای نمایشنامه، ترسیم نگرش اسلامی نویسنده و... ، واقعیت های جامعه در زمان نویسنده، بخصوص حضور احزاب سوسیالیستی در جامعه مصر و تأثیر منفی آن بر مسائل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی را به خوبی به تصویر کشیده است. مهمترین مسائل سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی که در این نمایشنامه به آن ها اشاره شده است : انقلاب سوسیالیستی مصرو روی کار آمدن جمال عبدالناصر، شکل گیری نظام کمونیستی در عراق به فرماندهی عبدالکریم قاسم، فساد اداری و بی عدالتی، اختلاف طبقاتی ، فقر، توجه عده ای به سرمایه داری با شعار توجه به توده مردم ، غربگرایی و...است.