1404/06/17
سید سعید پورعظیمی

سید سعید پورعظیمی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0001-5422-0621
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تصنیف‌ها و کنسرت‌های عارف قزوینی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
عارف قزوینی، تصنیف، کنسرت، ترانه.
سال 1398
مجله بخارا
شناسه DOI
پژوهشگران سید سعید پورعظیمی

چکیده

عنوان «شاعر ملی ایران» پُرشوکت است و در نگاهِ نخست خبر از موقعیتی یگانه و معیشتی رو به راه می‌دهد؛ اما صاحب این لقب زندگانیِ شکوهمندی نداشت. مردی عبوس که در جوانی سر به طغیان برداشت، لاابالی‌وار و متجاهرانه زیست، بی‌محابا عشق ورزید، با آرزوهایی خروشان همگام جنبشِ آزادیخواهی شد، برای وطن سرود و خواند و گریست، طعم شهرتی رشک‌آفرین را در دوره‌ای از زندگی چشید و به قول فرنگی‌ها دیگر ممکن نبود از آن مشهورتر شود، با زخم‌های خونابه‌ریزِ شکست و خیانت و مرگِ دوستان از پا درآمد، زمین و زمان را زیر تازیانۀ دشنام کشید و دستِ آخر جنازه‌اش را به گوشه‌ای دور از هیاهو کشاند، شاهد مرگ خویش شد و در حسرت و پشیمانی مرد. سرگذشتش نتیجۀ ناگزیر انتخاب‌هایش بود؛ خودش به سرنوشت وهمناکِ محتوم باور داشت. شاعری که به‌سرعت دل می‌باخت و با شتابی غافلگیرکننده رشتۀ عُلقه‌های آشکار و نهان را پاره می‌کرد. شادی‌هایش زودگذر بود، هرگز «امنِ عیش» نداشت، جهان را از دریچۀ فاجعه می‌نگریست و با کلمۀ «رضایت» بیگانه بود. عوام در چشمش همیشه «کالانعام» بودند و با مشت و چماقِ تحقیر او لگدمال می‌شدند؛ اما همان تودۀ بلاکِش مزد رنج‌های میهنیِ او را با اعطای همین لقب پرداختند. سخنش قوّت کلام بهار و ایرج را نداشت؛ اما هیچ‌کس نتوانست همانند او تارهای قلوب میهن‌پرستان را به ارتعاش درآورد. در این مقاله می‌کوشم با سیری در تصنیف‌سازی ایران در دورۀ قاجار و مشروطه، نقش و جایگاه بلندِ عارف قزوینی در این نوع ادبی را بررسی کرده و تاریخ کنسرت‌هایش و شعرهای اجرا شده در آن‌ها را با تکیه بر پاره‌ای از یادداشت‌های خودش و برخی منابع آن عصر مشخص کنم.