آگاهی از میزان تنوع موجود در بین ارقام و ژنوتیپ های مختلف، امری لازم و ضروری جهت مدیریت برنامه های به نژادی می باشد. درواقع ژرم پلاسم همگن به راحتی در معرض تنش های محیطی قرارمی گیرد و پاسخ به گزینش چشمگیری ندارد. بنابراین، ارزیابی تنوع ژنتیکی، جهت بهره برداری از آن در پروژه های به نژادی، امری ضروری می باشد. برای این منظور، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی تنوع ژنتیکی و از نظر تحمل به تنش رطوبتی، در 9 رقم لوبیا انجام شد. ارقام مورد بررسی تحت سه شرایط مختلف عدم تنش، تنش ملایم و تنش شدید رطوبتی و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و طی دو سال ارزیابی شدند. تنوع ژرم پلاسم موجود به کمک صفات مختلف اگرومورفولوژی و نشانگرهایISSR و RAPD ارزیابی گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات عملکرد و اجزای عملکرد با تغییر شرایط رطوبتی، در سطوح مختلف آماری تفاوت معنی داری (p<0.05) نشان دادند. اثر سال زراعی برای بیش تر صفات دارای تفاوت معنی دار (p<0.05) بود که نشان دهنده تفاوت شرایط محیطی و آب و هوایی دو سال زراعی موردنظر و پاسخ متفاوت ارقام به تغییرات محیطی بود. با افزایش تنش رطوبتی، کاهش معنی داری در میانگین بیش تر صفات موردمطالعه مشاهده شد. بر اساس نتایج مقایسه میانگین طی دو سال و سه شرایط مختلف رطوبتی، رقم دانشکده دارای بیش ترین عملکرد دانه و ارقام صیاد و گلی دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. به طورکلی صفات تعداد شاخه حاوی غلاف، وزن غلاف، تعداد غلاف، زیست توده و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری (p<0.05) را با عملکرد دانه نشان دادند. همچنین نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام برای داده های مرکب دو سال و سه شرایط رطوبتی، داده های دو سال تحت شرایط عدم تنش رطوبتی و داده های دو سال در شرایط تنش رطوبتی ملایم، صفت زیست توده به عنوان مهم ترین صفت مؤثر بر عملکرد دانه وارد مدل رگرسیونی شد. با افزایش تنش رطوبتی،یعنی برای داده های دو سال تحت شرایط تنش رطوبتی شدید، صفت شاخص برداشت مهم ترین صفت مؤثر بر عملکرد دانه بود. تجزیه علیت نشان داد که براساس دادهای دو سال و سه شرایط رطوبتی، در شرایط عدم تنش رطوبتی در دو سال و در شرایط تنش ملایم در دو سال، زیست توده، شاخص برداشت و تعداد غلاف در بوته، به عنوان معیارهای مطلوب جهت انتخاب برای افزایش عملکرد بودند، درحالی که در شرایط تنش رطوبتی شدید،