چکیده: از جمله حوزه های مهم در زبان شناسی جدید که اهمیت فراوانی در شناخت معانی نهفته متن دارد، کاربردشناسی است. کاربردشناسی روابط میان ساخت های زبان شناختی و کاربران زبان آنها به منظور دستیابی به لایه های پنهان و زیرین پاره گفتارها را بررسی می کند تا نشان دهد که چگونه گفتار در موقعیت ها معنا می یابد. این نظریه مبتنی بر معانی ضمنی و ناگفته های متن است تا شنونده در آن بر اساس تجربه مشترک دست به استنتاج بزند و استنباط خود را از گفتار به دست آورد. در پژوهش پیش رو مولفه های مهم کاربردشناختی شامل کنش گفتار، استلزام ارتباطی، پیش انگاری و برهان ورزی مورد تحلیل قرار گرفتند و کاربست آن در امثال نهج البلاغه مورد نقد و تحلیل قرار گرفت که به ترتیب زبان را در حیطه عملکرد و عدول از اصول همکاری گفتمان وپیش فرض های گفتار و استدلال و احتجاج مورد بررسی قرار می دهد. آنچه اهمیت به کارگیری این مفاهیم را دو چندان می نماید، کاربست آنها در خوانش متون دینی نظیر نهج البلاغه و امثال موجود در آن است. پژوهش پیش رو کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کاربردشناختی، ضرب المثل های نهج البلاغه را که 202 مورد می باشد و ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زندگی انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهد، مورد تحلیل و واکاوی قرار دهد تا از این رهگذر به معانی پنهان و نهفته در امثال نهج البلاغه که همان هوشیاری در برابر دنیا و عدم غفلت از آن، دعوت به جهاد با نفس، عدم پذیرش ظلم، توبیخ کارگزاران به سبب کوتاهی در امور محوّله، رویگردانی از صفات رذیله و دعوت به خوبی ها و... است، دست یابد. برآیند پژوهش نشان داد که هدف از برهان ورزی در گفتارهای امام (ع)، سوق دادن مخاطب به تدبر و تامل است. در بُعد احتجاج بلاغی اسلوب هایی همانند موعظه و کنایه در کنار تمثیل و در بُعد رویکردهای اقناع آنچه بیشتر مشاهده شد، رویکرد متقاعدسازی و در بُعد احتجاج شبه منطقی تحذیر ، جایگاه و موقعیت، منظورشناسی، مخاطب را در انتخاب بهترین معنا ملزم می نماید. کاربرد راهبرد های استلزامی اعم از سنجه ای، عمومی، توافقی، از طریق کاربرد حروف مشبهه بالفعل، فعل امر ، لای نفی جنس، تقدیم و تاخیر، تاکید جمله و غیره در چهارچوب ویژگی های استلزامی با پاسخ دادن کامل و دقیق از طریق عباراتی بیش از حد انتظار و تاکید بر مفاهیمی همچون توصیه، توبیخ و سرزنش، بیان ویژگ