نشانداری یک مفهوم زبان شناختی ا ست که با کمک آن می توان کاربرد کم یا زیاد برخی ساخت ها یا مقوله های زبانی و وجود برخی محدودیت ها در کاربرد آن ها را توجیه کرد. ترجمه واژگان نشاندار به عنوان یک مفهوم زبان شناختی نیازمند ممارست خاص از سوی مترجم می باشد، چرا که وظیفه مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست؛ بلکه به عنوان یک عنصر فعال و میانجی گر، سعی در ایجاد هماهنگی بین ادبیات و فرهنگ مبدأ به مقصد دارد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی ابتدا به معرفی نشاندار استعاری با تکیه بر استعاره مفهومی و سپس ترجمه ی واژگان نشاندار استعاری خطبه غرّاء از نهج البلاغه در پنج ترجمه ی انصاریان، مبشری، فیض الاسلام، زمانی و شهیدی بر اساس سطح سبکی گارسس می پردازد. نتایج تحقیق نشان داد، روش ترجمه مبشری با حفظ استعاره به عنوان ویژگی مثبت در سطح سبکی گارسس بیشترین همخوانی و انصاریان، زمانی و شهیدی به ترتیب در مراحل بعدی قرار دارند و روش ترجمه فیض الاسلام بیشتر با تغییر استعاره و پرگویی همخوانی دارد و همچنین روش ترجمه انصاریان و مبشری از ویژگی منفی کمتری برخوردار است.