1404/02/01
صفر معروفی

صفر معروفی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 18134033500
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی: دانشگاه بوعلی سینا- دانشکده کشاورزی
تلفن: 09183143686

مشخصات پژوهش

عنوان
برآورد آب معادل برف بر اساس عوامل فیزیوگرافی و هواشناختی موثر در مدل SVM، داده های ماهواره ای و اندازه گیری های زمینی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سنجنده AMSR-E، مدل GLDAS، آب معادل برف، NDVI، مدل SVM ، درخت تصمیم.
سال 1397
پژوهشگران هادی انصاری(دانشجو)، صفر معروفی(استاد راهنما)

چکیده

پیش بینی های دقیق از ویژگی های برف به ویژه در مناطق کوهستانی نقش اساسی در مدیریت منابع آب دارد. سنجش از دور امکان بررسی ویژگی های برف مانند آب معادل برف را در حوضه های بزرگ ارائه می دهد. مطالعات زیادی برای ارزیابی داده های سنجش از راه دور آب معادل برف جهانی انجام شده است. با این حال، اثرات منطقه ای مانند توپوگرافی، پوشش زمین و شرایط هواشناختی ممکن است منجر به عدم قطعیت در برآورد ویژگی های برف شود. مطالعه حاضر با روش سنجش از دور و نیز همچنین روش مبتنی بر عوامل فیزیوگرافی و هواشناختی موثر، به تخمین آب معادل برف در چهار منطقه شمال غرب ایران پرداخته است. در روش اول، داده های آب معادل برف سنجنده AMSR-E و مدل GLDAS برای برآورد آب معادل برف مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر این اثر عوامل توپوگرافی و پوشش زمین بر دقت برآورد این داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش دوم خصوصیات فیزیوگرافی طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب و جهت شیب، شاخص پوشش گیاهی و سه متغیر هواشناختی دمای سطح زمین، بارش و تابش خورشیدی، برای تخمین آب معادل برف استفاده شد. نتایج روش اول نشان داد که همبستگی معنی داری (در سطح 1%) بین داده های مشاهداتی آب معادل برف و داده های سنجنده AMSR-E و مدل GLDAS وجود دارد. معیارهای ارزیابی بیانگر آن است که دقت برآورد آب معادل برف، با افزایش ارتفاع، شیب زمین و شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، کاهش می یابد. به طور کلی داده های آب معادل برف AMSR-E و GLDAS در شیب های شمالی دقت خوبی در برآورد آب معادل برف نسبت به جهت های دیگر شیب نشان دادند. در روش دوم نیز نتایج نشان داد که در حالت کلی، مدل SVM و درخت تصمیم با توجه به دقت بالاتر و خطای کمتر نسبت به روش رگرسیون چند متغیره، از عملکرد بهتری در تخمین آب معادل برف برخوردار هستند. مدل سازی آب معادل برف در بعضی از مناطق مورد مطالعه، به دلیل تراکم بیشتر ایستگاه های برف سنجی، از دقت بیشتر و خطای کمتری نسبت به مناطق دیگر برخوردار بود. با توجه به منفی بودن معیار خطای BIAS در اکثر حالات مدل سازی، آب معادل برف در مناطق مورد مطالعه کمتر از مقدار مشاهداتی برآورد شده است. نتایج مدل سازی فصلی و ماهانه نشان داد برآورد آب معادل برف بصورت ماهانه در ماه های دی و بهمن از دقت بیشتری نسبت به مدل سازی فصلی برخوردارند.