در شرایط پویای بازارهای امروزی، شرکتها بهویژه شرکتهای دانشبنیان برای بقا و رشد نیازمند نوآوری مستمر و توانایی پاسخگویی همزمان به نیازهای کنونی و آینده بازار هستند. یکی از رویکردهای مؤثر در این زمینه، بهرهگیری از دوسوتوانی نوآوری است که به توانایی سازمان برای همزمانی در بهرهبرداری از قابلیتهای موجود و اکتشاف قابلیتهای جدید اشاره دارد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش دوسوتوانی نوآوری بر مزیت رقابتی و عملکرد شرکتهای دانشبنیان در استانهای همدان و مرکزی است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی و با ماهیت کمی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ۲۶۵ نفر از کارشناسان فعال در شرکتهای دانشبنیان و فناور در دو استان مذکور بود. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انجام شد و در نهایت ۱۱۱ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که روایی آن با نظر اساتید خبره و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ در بازه 81/0 تا 90/0 تایید شد. برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای SPSS23 و SmartPLS3 بهره گرفته شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سه مولفه از قابلیتهای پویای مبتنی بر دانش یعنی قابلیتهای کسب دانش، تولید دانش و ترکیب دانش، تاثیر مثبت و معناداری بر دوسوتوانی نوآوری دارند. همچنین، دوسوتوانی نوآوری تاثیر معناداری بر هر دو متغیر مزیت رقابتی و عملکرد شرکتها دارد. با این حال، نتایج بیانگر آن است که پویایی محیطی نقش تعدیلکنندهای در رابطه بین دوسوتوانی نوآوری با مزیت رقابتی و عملکرد ایفا نمیکند. مقدار ضریب تعیین (R²) نیز برای متغیرهای دوسوتوانی نوآوری، مزیت رقابتی و عملکرد به ترتیب برابر با 856/0، 623/0 و 598/0 به دست آمد که بیانگر برازش مناسب مدل پژوهش است. در مجموع، یافتههای تحقیق تاکید میکنند که تقویت دوسوتوانی نوآوری، عاملی کلیدی برای ارتقای مزیت رقابتی و بهبود عملکرد شرکتهای دانشبنیان محسوب میشود. این نتایج میتواند راهنمای سیاستگذاران، مدیران و فعالان زیستبوم فناوری برای توسعه ظرفیتهای نوآورانه و دانشمحور در شرکتهای فناور باشد.