رای درک بهتر قصد و رفتار کارآفرینانه، عوامل محیطی باید مد نظر قرار گیرند؛ اما در ادبیات تحقیق تاثیر این عوامل بر رفتار فردی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، بر پایه ی نظریه ی رفتار برنامه ریزی شده، رابطه حمایت دانشگاهی با قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در دو کشور همسایه و فارسی زبان ایران و افغانستان بررسی شد. جامعه مورد مطالعه شامل 1250 دانشجوی کارشناسی کشاورزی در دانشگاه بوعلی سینا (650 تن) و دانشگاه سمنگان افغانستان (600 تن) بود که با استفاده از جدول بارتلت و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، 452 تن از آنها (231 نفر از دانشگاه بوعلی سینا در ایران و 221 نفر از دانشگاه سمنگان در افغانستان) برگزیده شدند و داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده از آنها گردآوری شد. روایی شکلی پرسشنامه با نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای مقیاس های اصلی پرسشنامه (در دامنه بین 81/0تا 92/0) ارزیابی و تایید شد. داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادله های ساختاری و روش حداقل مربع جزیی تحلیل شد. نتایج نشان داد که حمایت دانشگاهی رابطه مثبت و معنی داری با نگرش و کنترل رفتار درک شده دارد و از سوی دیگر، نگرش و کنترل رفتار درک شده هر دو به طور مثبتی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند. نتایج این مطالعه به درک تاثیر حمایت دانشگاهی بر قصد کارآفرینانه و پیش آیندهای آن در دو کشور فارسی زبان و در حال توسعه کمک می کند. نتایج همچنین نشان می دهند که اهمیت نسبی عوامل انگیزشی (یعنی نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و پیشایند آنها (یعنی حمایت دانشگاهی) در دو کشور بسیار شبیه هستند و از کاربرد موفق نظریه رفتار برنامه ریزی شده در پیش بینی قصد کارآفرینانه در کشورهای غیرغربی حمایت می کنند.