در سال های اخیر، کارآفرینی به یک موضوع مهم در تحقیقات علوم اجتماعی تبدیل شده است و به رابطۀ بین شخصیت و کارآفرینی، مجدداً توجه جدی شده است. در پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ رفتار برنامه ریزی شده، نقش عوامل انگیزشی (نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و شخصیت کارآفرینانه (نیمرخ پنج عامل بزرگ شخصیت) در شکل گیری و توسعۀ قصد کارآفرینانۀ دانشجویان کشاورزی بررسی شد. در این پژوهش، شخصیت کارآفرینانه به صورت یک متغیر دوربرد با مدل نظریۀ رفتار برنامه ریزی شده تلفیق شد. جامعۀ آماری، دانشجویان کارشناسی کشاورزی سال آخر در چهار دانشگاه غرب کشور بود (1450N=) که از این میان بر اساس جدول بارتلت و همکاران، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای نمونۀ آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ای ساختارمند، گرد آوری شد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلۀ ساختاری نشان داد که دو متغیر انگیزشی یعنی نگرش و کنترل رفتاری درک شده بر قصد کارآفرینانه، تأثیر مثبت و معناداری دارند (01/0P<)، در حالی که تأثیر هنجارهای ذهنی معنی دار نبود. همچنین نیمرخ شخصیتی کارآفرینانه با نگرش (05/0P<) و کنترل رفتاری درک شده، رابطۀ مثبت و معنی داری داشت (01/0P<). نتایج همچنین نشان داد که اثرات نیمرخ شخصیتی بر قصد کارآفرینانه از طریق دو عامل مجاورتر (یعنی نگرش و کنترل رفتاری) منتقل می شوند (اثرات واسطه ای). به طور کلی، نتایج پژوهش بر اهمّیت دیدگاه شخصیتی در تحقیقات کارآفرینی تأکید مجدّد دارد و از این ایده حمایت می کند که اثرات شخصیت بر پیامدهای کارآفرینانه، بیشتر از طریق عوامل مجاورتر منتقل می شوند.