هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رهبری توانمند ساز و تسهیم دانش با توسعه حرفهای معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان بود. از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان به تعداد 1309 نفر ( شامل 1184 زن و 125 مرد) بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 302 نفر تعیین شد که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استاندارد توسعه حرفهای نیوجرسی (2014)، تسهیم دانش یو (2013) و رهبری توانمند ساز اهرن و همکاران (2005) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامهها موردتایید استادراهنما قرار گرفت و پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رهبری توانمند ساز 88/0، تسهیم دانش 84/0 و برای پرسشنامه توسعه حرفهای معلمان 92/0 به دست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل: فراوانی، درصد، نمودار، میانگین و انحراف معیار و روشهای آمار استنباطی شامل: t تک نمونه ای و توزیع آزمون نرمال استفاده شد. نتایج نشان داد: وضعیت استفاده از رهبری توانمند ساز توسط مدیران مدارس ابتدایی شهر همدان بالاتر از سطح متوسط (3)است. همچنین میانگین تسهیم دانش و توسعه حرفهای معلمان مدارس ابتدایی شهر همدان بالاتر از سطح متوسط (3)است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین رهبری توانمند ساز مدیران و توسعه حرفهای معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین تسهیم دانش و توسعه حرفهای معلمان نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر آن بود که از بین مؤلفههای رهبری توانمند ساز، استقلال و معنیداری شغل، توان پیشبینی توسعه حرفهای معلمان رادارند و از مؤلفههای تسهیم دانش، هر دو مؤلفه دانش آشکار و دانش نهان، قدرت پیشبینی توسعه حرفهای معلمان رادارند.