هدف از این پژوهش بررسی رابطه رهبری همنوا و اعتماد سازمانی با آوای سازمانی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعهی آماری شامل کلیهی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا به تعداد 601 نفر بود که براساس جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری تصادفی ساده 234 نفر (170 نفر مرد و 64 نفر زن) انتخاب شد. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای رهبری همنوا واگنر (2010)، اعتماد سازمانی پاین (2003) و آوای سازمانی هامس (2012) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامهها مورد تأیید استاد راهنما قرار گرفت و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برای رهبری همنوا 92/0، اعتماد سازمانی 91/0 و آوای سازمانی 76/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از روشهای آمار توصیفی (جدول، فراوانی، نمودار، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون تی تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده و چندگانه) و با بهرهگیری از نرمافزار spss16، استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان استفاده از سبک رهبری همنوا توسط مدیران دانشگاه کمتر از حد متوسط (3) بود و میزان اعتماد سازمانی و آوای سازمانی کارکنان دانشگاه بوعلیسینا کمتر از حد متوسط (3)بود. نتایج همبستگی نشان داد بین سبک رهبری همنوای مدیران و آوای سازمانی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین بین اعتماد سازمانی با آوای سازمانی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سبک رهبری همنوای مدیران توانایی پیشبینی آوای سازمانی کارکنان را دارد و مؤلفههای درستی و صداقت و شایستگی از متغیر اعتماد سازمانی نیز توانایی پیشبینی آوای سازمانی کارکنان را دارند.